تعرضات جنسی به زندانیان سیاسی زن در اشکال مختلف از جمله آزار جنسی و بازرسیهای بدنی نامتعارف در زندانها بهعنوان ابزاری برای سرکوب زنان معترض استفاده میشود. این محرومیتها شامل نقض حق حفظ حریم خصوصی، حق برخورداری از کرامت انسانی، و حقوق اولیه زنان در برخورداری از امنیت فیزیکی و روانی است. در ایران، بازرسیهای بدنی و تجاوزات جنسی بهعنوان بخشی از ابزارهای کنترلی علیه زندانیان سیاسی زن استفاده شده و بهطور گسترده توسط سازمانهای حقوق بشری گزارش شده است.
بازرسیهای بدنی در زندانهای ایران، بهویژه برای زندانیان سیاسی زن، اغلب با هدف تحقیر و تضعیف روحیه آنان انجام میشود. این بازرسیها، فراتر از قوانین بینالمللی و داخلی، بدون رعایت حقوق انسانی و حریم شخصی انجام میشوند. زنان زندانی در بازداشتگاهها و زندانهای مختلف گزارش دادهاند که این بازرسیها بدون رعایت حقوق حریم شخصی و در شرایط نامناسب روانی و فیزیکی صورت میگیرد. به عنوان مثال این بازرسیها بهصورت برهنه و بدون حضور زنان مسئول، بلکه توسط مردان، انجام شده است که به نوعی تجاوز به حریم شخصی آنان محسوب میشود. سالهاست تعرض جنسی به زنان زندانی صورت گرفته و به عنوان شکنجه به کار برده میشود. زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانی-کانادایی، پس از دستگیری هنگام عکاسی از معترضان مقابل زندان اوین بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. با توجه به تحقیقات صورت گرفته توسط بی بی سی فارسی، سازمان عفو بین الملل و دانشگاه مک گیل وی در زندان به شدت تحت شکنجه های جسمی و جنسی قرار گرفته و با ضربات متعدد به سر و بدن به حالت اغما رفت و نهایتا در بیمارستان درگذشت. تحقیقات مستقل و شهادت هایی که بعدها در دادگاه های کانادا ارایه شد بیانگر آن بود که وی مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار گرفته بود و هیچ کدام از مقامات ایرانی در این رابطه پاسخگو نبوده و محکوم نشدند. به نقل از گزارشگر بی بی سی فارسی، عزت کاظمی، پدر زهرا سه روز پس از بستری شدن دخترش با اصرار فراوان موفق می شود که کالبد در حال احتضار دخترش را مشاهده کند. پدرش می گوید که روسری، دهان و بینی او خونی بوده و انگشت پا و مچ دستش شکسته بوده و تمام بدنش پوشیده از کبودی و خونمردگی بوده است.
پرونده او نمونه بارزی از نقض حقوق زنان زندانی در ایران است. همچنین نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر، نیز از بازرسیهای بدنی نامتعارف و تحقیرآمیز در زندان اوین گزارش داده است که بهطور مستقیم برای شکنجه روانی و تضعیف مقاومت او به کار رفته است.
در سالهای اخیر، سازمانهای حقوق بشری مانند «عفو بینالملل» و «دیدهبان حقوق بشر» گزارشهایی از آزار جنسی زنان زندانی معترض به دست دادهاند. این گزارشها بهویژه در مورد زنان معترض به وضعیت حقوق بشر در ایران، مانند اعتراضات ۱۳۸۸ و اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، افزایش یافتهاند. بسیاری از زندانیان پس از آزادی، تجربههای هولناک خود از آزار جنسی را منتشر کردهاند. این تجربهها شامل شکنجه جنسی، تجاوز، تهدید به تجاوز و استفاده از این تهدیدها برای گرفتن اعترافهای اجباری بوده است. به نقل از صدای آمریکا مژگان کشاورز، فعال حقوق زنان از تجربه خود در بازداشت و تحقیرهای جنسی سخن گفته که صحبت های او و برخی دیگر از زندانیان آسیب دیده در این رسانه منتشر شده است. همچنین کتاب شکنجه سفید به نویسندگی نرگس محمددی، از سوی “نشر باران” در سال 1399 در سوئد منتشر شده است. این کتاب حاوی شهادتهایی از نرگس محمدی، نیگارا افشارزاده، آتنا دائمی، زهرا ذهتابچی، نازنین زاغری، مهوش شهریاری، هنگامه شهیدی، ریحانه طباطبایی، سیما کیانی، فاطمه محمدی، صدیقه مرادی، نازیلا نوری و شکوفه یداللهی است. شهادت هایی که اغلب، در فضای رسانه ای بازتاب نداشته اند، یا بعضا متعلق به زندانیانی هستند که به طور کلی از نگاه افکار عمومی به دور بودهاند.
گروهی از زنان زندانی سیاسی در زندان اوین در مهرماه 1403با انتشار بیانیهای نسبت به بازرسیهای بدنی نامتعارف و آزار جنسی اعتراض کرده و با درخواست تجدیدنظر در رویههای موجود، در زندان تجمع برگزار کردند. این بیانیه از طریق منابع مختلف، از جمله صفحه اینستاگرام نرگس محمدی و گلرخ ایرایی، رسانههای حقوق بشری مانند هرانا، و گزارشهایی از رسانههایی چون ایراناینترنشنال و رادیو زمانه منتشر شده است. این زنان همچنین به اعمال محرومیتهای بیشتر نظیر محدودیت در تماسها و ملاقاتهای خانوادگی به دلیل این اعتراضها اشاره کردهاند.
زنان زندانی سیاسی با انتشار بیانیهای به رفتارهای نامناسب از سوی نیروهای زندان، از جمله بازرسیهای بدنی تحقیرآمیز و تعرضهای جنسی، اعتراض کردند. این زنان خواستار احترام به حقوق انسانی و حذف رویههای غیرانسانی شدند. در پی این اعتراض، رئیس زندان وعدههایی مبنی بر اصلاح رویهها و پاسخگویی به مطالبات آنان را مطرح کرد، اما این وعدهها به جای عملی شدن، با مجازاتها و اعمال محرومیتهای جدید همراه شد.
پس از انتشار بیانیه، حداقل ۱۷ نفر از امضاکنندگان با محرومیتهای شدید مواجه شدند، از جمله:
• محرومیت از ملاقات با خانواده: برخی از زنان، بدون ابلاغ رسمی یا روند اداری، از حق ملاقات با خانواده خود محروم شدند.
• محدودیت در تماس تلفنی: به طور ویژه مریم یحیویی از ۱۶ مرداد ماه تاکنون از امکان برقراری تماس تلفنی با خانوادهاش محروم است.
• محدودیت در دسترسی به حسابهای تلفنی زندان: تماسهای تلفنی این زندانیان به لحاظ تعداد مخاطبان به محدودترین شکل ممکن درآمده است که باعث قطع ارتباط آنان با دنیای خارج میشود.
بنابراین اعمال محدودیتهای بیشتر و محرومیتهای مضاعف، با حقوق بنیادین زندانیان مغایرت داشته و ناقض استانداردهای حقوق بشر است. محدودیت در ملاقات و تماسهای تلفنی نه تنها زمینهساز فشار روانی بر زندانیان میشود، بلکه حقوق اساسی آنان برای حفظ ارتباط با خانواده را نقض میکند. این محدودیت همچنین فشار مضاعفی بر خانواده های این زندانیان تحمیل میکند.
در کنار این موارد، کمپین حقوق بشر ایران گزارشهایی درباره محرومیت زنان زندانی سیاسی از دسترسی به خدمات درمانی منتشر کرده است. براساس این گزارش، زندانیان سیاسی به صورت «عامدانه» از دسترسی به خدمات درمانی و داروهای ضروری محروم شدهاند. این امر، جان و سلامت زنان زندانی را به خطر میاندازد و در برخی موارد، سبب بروز مشکلات جسمی و روانی جدی میشود.
پیامدهای اعمال این محرومیتها شامل:
• پیامدهای روانی و جسمی: این محرومیتها که مصداق شکنجه میباشد موجب افزایش استرس و مشکلات روانی در زنان زندانی میشود و آنها را در معرض آسیبهای شدید جسمی و روحی قرار میدهد.
• پیامدهای اجتماعی و خانوادگی: قطع ارتباط این زنان با خانوادههایشان میتواند تبعاتی منفی بر خانوادهها، به ویژه کودکان این زنان زندانی، داشته باشد. این محرومیتها نمونهای از نقض آشکار حقوق انسانی در زندانهای ایران است و نشاندهنده شکنجه سیستماتیک و هدفمند زنان و خانواده هایشان می باشد.
پیشنهادات زیر برای رفع این محرومیتها ارائه میشود.
• افزایش نظارت بینالمللی: سازمانهای حقوق بشری باید فشار بیشتری بر دولت رژیم در ایران برای رعایت حقوق زنان زندانی وارد کنند و خواستار بازدیدهای مستقل سازمانهای جهاتی و از جمله گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران، از زندانها شوند.
• افزایش آگاهی عمومی: اطلاعرسانی گسترده در مورد وضعیت زنان زندانی و تجارب آنان میتواند باعث افزایش حساسیت اجتماعی نسبت به این موضوع و ایجاد حمایتهای بیشتر شود
حمایت روانی پس از آزادی: زنان زندانی پس از آزادی نیازمند حمایتهای روانی و اجتماعی هستند تا بتوانند با مشکلات ناشی از شکنجه های دوران حبس مقابله کنند.
در نتیجه تعرضات جنسی در شکل بازرسیهای بدنی نامتعارف و آزار جنسی زنان زندانی در ایران نه تنها نقض آشکار حقوق بشر است، بلکه نشاندهنده سیاست سرکوب سیستماتیک حکومت علیه زنان معترض و فعال است. مقابله با این شکنجه ها نیازمند همکاری بینالمللی و پیگیری حقوقی و پاسخگویی آمرین و عاملین این تعرضات جنسی می باشد.
محرومیت های گروهی زنان زندانی در بند زنان زندان اوین و سایر زندان ها در ایران، بهویژه پس از اعتراضات آنان به شیوههای تحقیرآمیز بازرسیهای بدنی، موضوعی گسترده و مستند است. این محرومیتها به عنوان واکنشی سرکوبگرانه به مخالفت زندانیان با بازرسیهای بدنی نامتعارف اعمال میشود که نه تنها به حریم خصوصی و کرامت انسانی آنان تجاوز میکند، بلکه در بسیاری از موارد با آزار جنسی همراه است.
در چندین مورد مستند، زندانیان زن سیاسی و عقیدتی مانند نسرین ستوده در سال 1399در واکنش به شرایط زندان ها و ادامه بازداشت های غیرقانونی اقدام به اعتصاب غذا کرد و در اعتراض به نقض حقوق اولیه زندانیان بارها به رسانه ها و نهادهای حقوق بشری اطلاع رسانی کرد و آتنا دائمی در سال 1399 به طور مشخص پس از بازگشت از زندان قرچک ورامین به اوین درباره رفتارهای تحقیرآمیز و نامتعارف ماموران زندان ها و شرایط غیرقانونی بازرسی های بدنی صحبت کرد. این زندانیان سیاسی پس از اعتراض به بازرسیهای بدنی یا دیگر شرایط غیرانسانی، نه تنها خود آنان بلکه سایر زندانیان نیز بهطور گروهی از حقوق اولیه خود محروم شدهاند. این اقدامات بهطور خاص با هدف فشار بر همه زندانیان انجام میشود تا اعتراضات فردی یا گروهی را سرکوب کند.