گزارش زیر به بررسی وضعیت کنونی خانوادههای دادخواه آبان ۱۳۹۸ در ایران و شرایط فعلی زندانیان سیاسی مرتبط با این اعتراضات میپردازد. این گزارش همچنین به تحلیل نحوه برخورد دولت با دادخواهی این خانوادهها و زندانیان سیاسی میپردازد.
اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در ایران، در پی اعلام ناگهانی افزایش قیمت بنزین در نیمهشب ۲۴ آبان آغاز شد و به سرعت به شهرهای مختلف گسترش یافت. این افزایش قیمت بنزین در حالی اعلام شد که مردم از قبل تحت فشار شدید اقتصادی بودند و این افزایش باعث شد مردم دست به اعتراض زده و به خیابانها آمدند. اعتراضات که در ابتدا به دلایل معیشتی شروع شد به سرعت به اعتراضات گسترده تری علیه کل رژیم و وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور تبدیل شد.
نیروهای سپاه پاسداران برای سرکوب این اعتراضات به استفاده از زور و خشونت شدید متوسل شدند. براساس گزارشهای نهادهای حقوق بشری، دستکم ۱۵۰۰ نفر در این اعتراضات کشته، هزاران نفر زخمی و بیش از هشت هزار نیز بازداشت شدند. رژیم ایران مدتها از اعلام تعداد دقیق کشتهشدگان خودداری کرد و فضای رسانهای و اینترنتی را برای جلوگیری از گسترش اخبار اعتراضات، محدود کرد.
اعتراضات آبان ۹۸ یکی از گستردهترین و سرکوبشدهترین اعتراضات در تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود و پیامدهای آن همچنان در قالب جنبشهای دادخواهی و تلاش خانوادههای قربانیان برای دستیابی به حقیقت و عدالت ادامه دارد. پس از این وقایع، بسیاری از خانوادههای جانبختگان و بازداشتشدگان، خواستار عدالت و پاسخگویی مقامات شدند و به این ترتیب، جنبشی به نام «دادخواهی آبان» شکل گرفت. این خانوادهها با چالشهای بزرگی همچون تهدید، بازداشت، و محدودیتهای شدید روبرو هستند.
خانوادههای دادخواه آبان ۱۳۹۸ که خواستار دستیابی به حقیقت و عدالت شدهاند، با فشارهای گسترده ای از سوی رژیم و وزارت اطلاعات سپاه مواجه شدهاند. رژیم ایران بهجای بررسی خواستههای آنان، به برخوردهای سرکوبگرانه و خشونت روی آورده است تا از ادامه دادخواهی و انتشار مطالبات آنها جلوگیری کند. از جمله این برخورها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. احضار، بازجویی و تهدید
بسیاری از اعضای خانوادههای قربانیان آبان ۹۸، بهویژه افرادی که در تجمعات سالگردها یا در مراسم یادبود فرزندانشان شرکت کردهاند، توسط نیروهای امنیتی احضار و بازجویی شدهاند. بازجوییها غالباً همراه با تهدید به بازداشت، فشار برای عدم انتشار اطلاعات در شبکههای اجتماعی و تهدید به مجازاتهای سنگین صورت گرفته است.
۲. بازداشت و حبس
برخی از خانوادههای دادخواه آبان، به دلیل پیگیریهای مداوم، حضور در تجمعات، و انتشار مطالب در فضای مجازی، بازداشت شده و به احکام قضایی محکوم شدهاند. برای نمونه:
- منوچهر بختیاری و ناهید شیرپیشه پدر و مادر پویا بختیاری از کشته شدگان آبان 98، که پس از کشتهشدن پسرشان به چهره های برجسته در میان خانوادههای دادخواه آبان ۱۳۹۸ تبدیل شدند، بارها برای دادخواهی و پیگیری عدالت تلاش کرده و به همین دلیل با تهدید و بازداشت مواجه شده اند. منوچهر بختیاری به جرم دادخواهی فرزندش به سه سال و نیم حبس و زندان محکوم شده است و ناهید شیرپیشه همچنان در بند قرنطینه زندان کچویی کرج بطور بلاتکلیف محبوس شده و از حقوق اولیه محروم می باشد
- شادی سیدی و از دیگر خانوادههای دادخواه، به دلیل حضور در مراسم یادبود قربانیان یا اعتراض به برخوردهای امنیتی با اعضای خانوادهشان، بازداشت و با احکام قضایی روبهرو شدهاند.
- خانواده امیررضا عبداللهی، جوان ۱۹ سالهای بود که در کرج کشته شد. خانواده او، بهویژه مادرش، از ابتدا بهدنبال شناسایی عوامل دخیل در مرگ او بودند. مادر امیررضا به طور علنی خواستار روشنشدن دلایل و عوامل کشته شدن فرزندش شد و در این راه به دفعات با تهدیدها و احضارهای امنیتی روبهرو شد.
- خانواده ساسان عیدیوند که در اعتراضات تهران کشته شد. پدر و مادر او نیز از خانوادههای دادخواه آبان ۹۸ هستند و با وجود فشارها و تهدیدها، بارها در مراسم یادبود و سالگردهای مرتبط با کشتهشدگان شرکت کرده و خواستار پاسخگویی و اجرای عدالت شدهاند.
- خانواده محسن کرمی یکی دیگر از جانباختگان آبان ۹۸ بود. خانواده او، بهویژه مادرش، بهدنبال حقیقت در مورد مرگ فرزندشان بودند و در نتیجه، بارها فشارهای امنیتی را تجربه کردند. خانواده کرمی نیز همچون سایر خانوادههای دادخواه از پیگیری حقوقی و رسانهای پرونده خود منع شدند.
- خانواده آرشام ابراهیمی از دیگر کشتهشدگان اعتراضات آبان بود. خانواده او نیز با توجه به فشارهای اقتصادی و امنیتی همچنان به دنبال دادخواهی هستند. آنها خواستار آگاهی عمومی از شرایط کشته شدن فرزندشان و روشنشدن حقایق هستند.
- خانواده نوید بهبودی که در جریان اعتراضات کشته شد. خانواده او بارها تلاش کردهاند که یادبود او را زنده نگه دارند و درباره مرگ او اطلاعاتی را منتشر کنند. آنها نیز با فشارهای امنیتی مواجه شدند و محدودیتهای شدیدی بر روی فعالیتهای آنها اعمال شد.
- خانواده نیکتا اسفندانی دختر ۱۴ سالهای بود که در تهران در جریان اعتراضات آبان کشته شد. خانواده نیکتا، بهویژه مادرش، بهدنبال شفافسازی درباره مرگ او بودند و خواستار پاسخگویی از مقامات شدند. مرگ او بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و خانوادهاش نیز با محدودیتهای زیادی مواجه شدند.
- محبوبه رمضانی، مادر پژمان قلیپور که در آبان ۱۳۹۸ با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی در ۱۸ سالگی کشته شد، از جمله مادران دادخواهی است که به دلیل تلاشهای خود برای دادخواهی و عدالت، با فشارهای امنیتی و قضایی مواجه شده است. وی به دلیل شرکت در فعالیتهای اعتراضی و دادخواهی از جمله عضویت در گروه «مادران آبان»، به احکام سنگین مانند ۱۰۰ ضربه شلاق و چندین ماه زندان محکوم شده است. اتهامات وی شامل «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» بوده است. محبوبه رمضانی اعلام کرده که سکوت نخواهد کرد و برای عدالت خون پسرش تلاش میکند. وی از جمله مادرانی است که در تجمعات و کارزارهای بینالمللی نیز شرکت کرده و لباسهای خونی فرزندش را بهعنوان مدرکی از خشونتهای حکومتی نگه داشته است
موارد بالا تنها چند نمونه از بازداشت خانواده های دادخواه آبان ۹۸ و تنها گوشه کوچکی از شکنجه و فشاریست که بر خانوادههای دادخواه آبان وارد شده است.
۳. جلوگیری از برگزاری مراسم و تجمعات
مزدوران حکومتی از برگزاری مراسم سالگرد یا تجمعهای یادبود برای قربانیان آبان ۹۸ جلوگیری کرده و خانوادهها را تهدید کردهاند که در صورت برگزاری این مراسمها با برخورد قضایی مواجه خواهند شد. در بسیاری موارد، مأموران به خانههای خانوادهها یا محلهای برگزاری مراسم وارد شده و از ادامه آنها ممانعت کردهاند.
در چندین مورد جسد جانباخته را گروگان گرفته و تنها در ازای دریافت پول و یا سکوت خانواده جسد تحویل داده شد. برخی خانوادهها تحت فشار قرار گرفتند تا در قبال تحویل پیکر عزیزانشان، سکوت کنند یا علت مرگ را مطابق روایت دولتی اعلام کنند. به عنوان نمونه:
محمدجواد زاهدی، از کشتهشدگان در ساری، تنها زمانی پیکرش به خانواده تحویل داده شد که تعهد سکوت دادند و درخواست شد او را شهید معرفی کنند اما خانواده زاهدی این درخواست را نپذیرفتند.
ماهک هاشمی، که بر اثر ضربات باتوم کشته شد، پس از پرداخت مبلغی قابلتوجه توسط خانواده، پیکرش تحویل داده شد. علاوه بر این، خانوادهاش تهدید شدند که درباره ماجرا اطلاعرسانی نکنند.
در مورد امیرحسین زارعزاده، معترض ۱۸ ساله، مقامات تا مدتی از تحویل جسد به خانواده وی خودداری کردند و به آنها هشدار دادند که مراسم برگزار نکنند. با این حال، مادر او علناً از نقش مقامات در مرگ فرزندش صحبت کرد.
۴. فشارهای اقتصادی و شغلی
برخی از خانوادهها از فشارهای اقتصادی نیز آسیب دیدهاند؛ به گونهای که برخی از پدران یا مادران قربانیان تحت فشار برای استعفا از شغل خود قرار گرفتهاند یا با تهدید به قطع کمکهای مالی مواجه شدهاند. تعدادی از خانواده ها به دلیل از دست دادن منبع درآمد شغلی، حتی امکان اجاره یک خانه را نداشتند. این نوع فشارهای رژبم به منظور ایجاد فشار روانی بیشتر بر خانوادهها و کاهش حمایت اجتماعی از آنان صورت میگیرد.
۵. کنترل شدید بر فضای مجازی و ارتباطات
نیروهای امنیتی همچنین از خانوادههای دادخواه میخواهند که در فضای مجازی به موضوعات مربوط به دادخواهی و مطالبات خود نپردازند. در برخی موارد، حسابهای کاربری خانوادهها در شبکههای اجتماعی به دلیل انتشار تصاویر و مطالبی در مورد دادخواهی آبان بسته شده یا مورد تهدید قرار گرفتهاند.
۶. سرکوب روانی و فشارهای عاطفی
علاوه بر موارد فشار اطلاعات سپاه و بازداشتها، نیروهای امنیتی با ایجاد فضای ترس و تهدید، خانوادهها را تحت فشارهای روانی و عاطفی شدیدی قرار میدهند. به برخی خانوادهها اعلام شده که اگر به دادخواهی خود ادامه دهند، با برخوردهای سختتری مواجه خواهند شد و حتی تهدید به دستگیری دیگر اعضای خانواده نیز صورت گرفته است. از جمله اثرات روانی و اجتماعی که این خانوادهها تجربه کردهاند شامل افسردگی و اضطراب، انزوای اجتماعی می باشد.
بنابراین رژیم در ایران با اعمال فشارهای قضایی، بازداشت، تهدید و محدودیتهای گسترده، تلاش دارد که دادخواهی خانوادههای قربانیان آبان ۹۸ را سرکوب و صدای آنان را خاموش کند. این اقدامات نه تنها حقوق خانوادههای دادخواه را نقض میکند، بلکه از نظر حقوق بشر و عدالت نیز محکوم است و نشاندهنده فضای امنیتی و سرکوبگرانهای است که در مواجهه با مخالفان سیاسی و خانوادههای قربانیان وجود دارد.
خانوادههای دادخواه آبان ۱۳۹۸ از زمان وقوع حوادث تلاش کردهاند که به روشهای مختلف صدای خود را به گوش جامعه و نهادهای بینالمللی برسانند. مهمترین خواستههای آنان شامل شفافیت در مورد تعداد واقعی کشتهشدگان و زخمیها، شناسایی و محاکمه عاملان خشونتها، و به رسمیت شناختن حقوق قربانیان و بازماندگان آنها است. خانواده های جانباختگان اعتراضات آبان 1398 در سال 1402 انجمنی را تاسیس کردند که هدف آن دادخواهی برای کشته شدگان، مستندسازی جنایات رخ داده و تلاش برای پاسخگویی عاملان این جنایت ها هستند. اعضای این انجمن خواستار اجرای عدالت برای عزیزان از دست رفته خود هستند و به دنبال تشکیل پرونده های حقوقی و اطلاع رسانی در این زمینه هستند.
در رابطه با وضعیت زندانیان سیاسی بازداشتشده در آبان ۱۳۹۸ می توان تاکید کرد که بسیاری از این معترضان و فعالانی که از آنها حمایت کردهاند، دستگیر و به زندانهای طولانیمدت محکوم شدند. وضعیت زندانیان سیاسی آبان ۱۳۹۸ نگرانکننده است و آنان با فشارهای متعددی از جمله شرایط سخت زندان، محرومیت از خدمات درمانی، و محدودیت در ملاقات و تماس مواجه هستند.
در ادامه به تعدادی از این زندانیان و شرایط فعلی آنها اشاره میشود:
- نوید افکاری: از ورزشکاران کشتیگیر ایران که پس از شرکت در اعتراضات، دستگیر وشکنجه و مجبور به اعتراف اجباری شد. او به اتهام ساختگی قتل یک مأمور رژیم به اعدام محکوم شد. علیرغم اعتراضات گسترده داخلی و بینالمللی، وی در شهریور ۱۳۹۹ اعدام شد. خانواده افکاری پس از اعدام نوید همچنان با فشارها و تهدیدهای امنیتی مواجه هستند.وحید افکاری برادر نوید افکاری همچنان در زندان بسر می برد و به بیش از 54 سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شده است و بیش از سه سال در سلول انفرادی نگهداری شده است. وحید در سخنانش تأکید کرده است حاضر نیست که آزادی اش به بهای سکوت در برابر ظلم باشد.
- مصطفی صالحی: از دیگر معترضان آبان ۱۳۹۸ که به اتهام ساختگی شرکت در قتل یکی از نیروهای امنیتی دستگیر و به اعدام محکوم شد. او نیز در مرداد ۱۳۹۹ اعدام شد.
- محمد خنیفر و قاسم خنیفر: این دو معترض آبان که از کارگران نیشکر هفتتپه بودند، به اتهامات ساختگی بازداشت و به حبسهای طولانیمدت محکوم شدند. این افراد علاوه بر تحمل فشارهای شدید روانی در زندان، از حقوق اولیه خود از جمله دسترسی به خدمات درمانی مناسب محروم هستند.
- زهرا محمدی: فعال مدنی که در پی حمایت از خانوادههای قربانیان آبان ۱۳۹۸ و فعالیتهای حقوق بشری، دستگیر و به پنج سال زندان محکوم شد. او به دلیل فعالیتهایش برای آموزش زبان کردی و حمایت از حقوق فرهنگی و مدنی، هدف آزار و اذیتهای اطلاعات سپاه پاسداران قرار گرفت.
- عباس دریس: از بازداشت شدگان آبان 98 است که به اعدام محکوم شده بود و دیوان عالی حکم اعدام او را تایید کرده که با اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور فعلا متوقف شده است. مادر سالمند و سه فرزند عباس در بدترین شرایط روحی و مالی به سر میبرند.
زندانیان سیاسی مرتبط با اعتراضات آبان ۱۳۹۸ با شرایط دشواری در زندانهای ایران مواجهاند. براساس گزارشها، شرایط بازداشتگاهها و زندانها شامل موارد زیر است:
- محرومیت از خدمات پزشکی: بسیاری از زندانیان سیاسی به خدمات درمانی مناسب دسترسی ندارند و در برخی موارد، از درمان فوری یا اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان محروم شدهاند.
- محدودیتهای ملاقات و تماس: زندانیان سیاسی اغلب از تماس و ملاقات با خانواده خود محروم میشوند و در مواقعی نیز ملاقاتها به شکل محدود و تحت نظارت شدید انجام میشود.
- فشار روانی و شکنجه: زندانیان سیاسی، به ویژه زندانیان مرتبط با اعتراضات آبان، تحت فشارهای شدید روانی و جسمی قرار دارند. برخی از این افراد گزارشهایی از شکنجه و آزار جسمی را به بیرون منتقل کردهاند.
به طور کلی، وضعیت خانوادههای دادخواه آبان و زندانیان سیاسی مرتبط با این اعتراضات، نمادی از نقض فاحش حقوق بشر در ایران است.
این گزارش با هدف آگاهیبخشی و تأکید بر لزوم حمایت از خانوادههای دادخواه و زندانیان سیاسی آبان ۱۳۹۸ تدوین شده است.