بازداشت مادران دادخواه، تداوم خشونت عریانیست که حکومت علیه فرزندانشان روا داشت و باید متوقف گردد. خبر بازداشت مادران دادخواه 98، هولناک و نگران کننده است. گو اینکه بازداشت های گسترده اخیر نشان از، از دست دادن کمترین قدرت تحمل حکومت دارد، اما به زندان افکندن مادران دادخواه که جوانان بیگناهشان در خیابان ها آماج گلوله های ماموران امنیتی و نظامی قرار گرفتند، نشان از پرده دری و حرمت شکنی آشکار توسط حکومت دارد.
دادخواهی را با زندان و شکنجه نمی توان متوقف کرد. مگر حکومت توانست طی 4 دهه سرکوب خاوران را بپوشاند که اکنون می خواهد مادران آبان را وادار به سکوت کند. برفرض محال اگر بتواند به زور و ظلم صدای مادران دادخواه را قطع کند سیل اشک چشمانشان و آتش شعله ور قلب های پاره پاره شان را چه چاره خواهد کرد؟ آیا می خواهد چشم ها را از حدقه وقلب ها را از سینه ها بیرون کشد تا ظلم را بپوشاند؟
صدای گلوی مادران دادخواه فریادی سکوت ناپذیر، اشک چشمانشان سیلی است طغیان گر و بنیان کن و آه قلبشان آتشی است سوزان که با زندان، شکنجه و حتی مرگ مادران از بین نخواهد رفت. دادخواهی مادران سیری تاریخی، وسعتی سرزمینی و حمایتی مردمی دارد که شماره سریال آن، فرد نیست، بلکه قطره خون است. خونی که به ناحق بر زمین ریخته شده و جاری و توقف ناپذیر است.
دادخواهی حق مردم ایران است و مردم تا زنده هستند، جنبش دادخواهی زنده خواهد بود.