در ادامهی سرکوب فزایندهی ماههای اخیر و چند روز پس از بازداشت محمدرسولاف و مصطفا آلاحمد، خبر میرسد به خانهی دادخواهان آبان نیز هجوم بردهاند. در گیرودار این یورشها، خبرگزاریهای حکومت نیز همچون همیشه دست به کار انتشار اخبار جعلی شدهاند و در اتهامزنی و پروندهسازی کم نمیگذارند.
روز جمعه ۱۷ تیرماه، ماموران امنیتی با هجوم به خانهی محمد رسولاف و مصطفا آلاحمد، این دو کارگردان سینما را بازداشت و خانهی آنها را تفتیش کردند. خبرگزاری جمهوری اسلامی بیدرنگ اتهامهای «ارتباط با ضد انقلاب»، «التهاب آفرینی» و «بر هم زدن امنیت روانی جامعه» را به رسولاف و آلاحمد وارد کرد. این یورش، اعتراض گستردهی نویسندگان، هنرمندان و عموم مردم را در پی داشت. بیستم تیرماه، جعفر پناهی که برای پیگیری وضعیت این دو کارگردان مقابل زندان اوین بود، به طومار بلند بازداشتشدگان چند ماه اخیر افزوده شد و ساعاتی پس از آن دهها مامور امنیتی به جانِ خانوادهی ستمکشتگان آبان ۹۸ افتادند و ناهیدشیرپیشه، مهردادبختیاری، محبوبه رمضانی، سعیددامور، رحیمه یوسفزاده، سکینه احمدی، ایران الهیاری و سمیه جعفرپناه را بازداشت کردند. در این چند ماه فشار سازمانیافتهی حاکمیت بر نویسندگان، هنرمندان و فعالان صنفی و مدنی بیوقفه ادامه داشته است. بسیاری در سلولهای انفرادی محبوس شدهاند، بسیاری در بازداشت نهادهای امنیتی به سر میبرند و هر روز اخبار نگرانکنندهای از وضعیت زندانیان و تداوم اعتصاب غذای آنان منتشر میشود.
در شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی، در میان اخباری که هر دم از ویرانیهای حکومتساخته به گوش میرسد و در کوران اعتراضهای مردم، حاکمیت همچون گذشته، اینبار هم بنا را بر گسترش بیدادگری گذاشته است و فشار بر معترضان را افزوده است. مامورانش به خانههای نویسندگان، هنرمندان و فعالان مدنی هجوم میبرند و پرونده میسازند؛ به جانِ دادخواهان میافتند، درها را میشکنند و انسانها را میربایند؛ به تجمع کارگران، بازنشستگان و معلمان یورش میبرند و به بند میکشند، و به نام «پلیس امنیت اخلاقی» به سرکوب آزادی زنان ادامه میدهند؛ اینچنین حلقهی ۴ دهه اختناق را بیش از پیش تنگ میکنند، به گونهای که حتی کارگزاران پیشین خود را نیز بینصیب نمیگذارند. شیوهی حاکمیت پوشاندن ستم با ستم است و بر فشار این اختناقِ افسارگسیخته در حالی افزوده میشود که فساد سازمانیافته، سایهی شوم فلاکت و نیستی را بر زندگی مردم گسترده است.
معاون رئیسجمهور حکومت میگوید «اگر به خواست بازنشستگان تن بدهیم دیگران هم مدعی میشوند». او از اختناقی روزافزون خبر میدهد و از هراس حاکمیت. بار دیگر فرمان سرکوب «دیگران» و دیگراندیشان صادر شده است؛ فرمان سرکوب مردمی که در اعتراض به فقر، تورم و گرانیِ کمرشکن همصدا شدهاند؛ مردمی همبستهی دردهای مشترک که دوشادوش هم ایستادهاند و حقشان را میخواهند. اکنون هر روز بر شمار این مردمِ بهجانآمده از تباهی افزوده میشود و پایههای این پایداری را مستحکمتر میکند. هر روز صدای اعتراض نویسندگان و هنرمندان معترض بلندتر میشود و صفی به صفوف ایستادگیِ کارگران و معلمان میپیوندد. هر روز زنان بیشتری همپیمان میشوند، فریاد آزادیخواهی سر میدهند و سد استبداد و ارتجاع را در هم میشکنند. اکنون دیگر مردمان دادخواه، مردمان این ماه و آن ماه نیستند، مردمان همصدا و خروشانِ سالیاناند. در این سالیان، گرچه سرکوب حکومت بیوقفه در کار بوده است، اما همواره بودهاند آزادیخواهانی که دم فرونبستهاند، پا پس نکشیدهاند و دریچههایی رو به آزادی گشودهاند.
کانون نویسندگان ایران همراه این پایداری و ایستادگی، سرکوب سازمانیافته از سوی حاکمیت را محکوم میکند، خواهان آزادی بیقیدوشرط بازداشتشدگان اخیر و همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی است و از آزادیخواهان سراسر جهان میخواهد صدای رسای اعتراض به این سرکوبها باشند.
کانون نویسندگان ایران
۲۲ تیر ۱۴۰۱