یکشنبه, نوامبر 24, 2024
spot_img

مشکلات زندانیان شکنجه گاه قرچک از زبان خودشان.نوشته ایی از سهیل عربی

-

( این گزارش ، پس از مصاحبه با بیش از ده زندانی و خانواده آنها تهیه شده)
قسمت اول : خوراک

وضعیت غذایی و زندگی سخت در زندان
اینجا زندانیانی داریم که بیش از ده سال است حبس را تحمل می کنند و در حسرت یک میوه و خوراک خوب هستند و مسئولان زندان نه تنها آیین نامه را رعایت نمی کنند و به زندانیان میوه نمی دهند(طبق آیین نامه سازمان زندان‌ها باید در جیره غذای زندانی لبنیات، میوه و سبزیجات به طور رایگان تحویل داده شود، اما این بودجه دزدیده می شود و میوه و سبزیجات رایگان به زندانیان داده نمی شود) حتی وقتی نیکوکاران خوراک و میوه برای زندانیان می فرستند هم، این کمک‌ها به زندانیان نیازمند نمی رسد.

آب زندان آب شور و غیر قابل خوردن است. زندانیان باید آب مدنی را به قیمت هر بطری ۴هزار تومن تهیه کنند که بسیاری زندانیان قدرت تهیه آب را ندارند.

در این زندان هویج و موز و ۹۰ درصد مواد خوراکی ممنوع است و بجای آن مواد مخدر به وفور هست. چون زندانیان همیشه گرسنه و عصبی هستند و حدود هزار زن زندانی اینجا هستند

قسمت دوم :
بهداشت و درمان
پیشتر هم به مشکل این روزهای زندانیان قرچک ( خرابی فاضلاب و روان شدن فاضلاب در بند و بوی بد، جمع شدن حشرات و …)

وجود رتیل های سمی، موش،سمندر، آبدزدک و حشرات گوناگون،
رتیلها بین علف ها و خار های حیاط مخفی می شوند ،زندان هم اقدام به کندن خارها و نظافت نمی کند، #صغرا_خدادادی در پاسخ به اعتراض زندانیان به وجود حشرات و رتیل گفت: در زندان وجود این چیزها طبیعی است.

قسمت پزشکی: نبود داروهایی مانند آمپول کترولاک ، آمپول پیروکسیکام، ب۱۲و ب کمپلکس ،پماد زینک و پماد سوختگی و داروهای تخصصی دیگر،
اکثر داروها توسط خانواده زندانیان ، ” با هزینه شخصی” ( از بیرون تهیه می شود)
سرم فقط به زندانیانی که اعتصاب غذا کرده اند و فشارخونشان زیر هشت باشد، تزریق می شود، اما برخلاف که در سرم زدن و تحویل داروهای ضروری به زندانیان سخت گیری دارند و می گویند بودجه کم داریم، در تجویز و تحویل قرص های خواب آور دست و دل باز هستند و برای اینکه زندانیان را بخوابانند هیچ وقت بودجه کم ندارند!
با یک بار مراجعه پزشک به روانپزشک زندان و همین که ادعا کند ، افکار خود کشی دارم و شبها خوابم نمی برد ، روانپزشک تعداد زیادی قرص تجویز می کند که فقط او را بخواباند و دردسرش برای زندانبانها کم شود.
حدود هشتاد پنج درصد از زندانیان داروهای اعصاب مصرف می کنند و هیچ گونه نظارتی هم صورت نمی گیرد،اکثر روانپزشکهای امروز زندان، زندانبانهای دیروز هستند که در دانشگاه های بی کیفیت و غیر حضوری که داخل زندان است ، طی کمتر از چهار سال و بدون درس خواندن مدرک گرفته اند و حالا به عنوان روانپزشک کار می کنند و کاری جز تجویز قرصهای خواب سنگین برای زندانیان بلد نیستند .

د تجویز قرص های خواب دست و دل باز هستند ، اما برای اعزامهای درمانی خسیس هستند و می گویند بودجه نداریم!

برای اعزام به بیمارستان ، حتی در صورتی که پزشک اعلام کند ، اعزام ضروری است،زندانی باید مدت‌ها منتظر بماند، در اکثر موارد رئیس بهداری می گوید مورد ضروری نیست، حتی درباره بیماران مبتلا به سرطان!
حتی زندانیانی که در آشپزخانه و واحد آب جوش (چای خانه )کار می کنند، وقتی آب جوش رویشان می ریزد و دچار سوختگی های شدید می شوند ، آنها را به بیمارستان اعزام نمی کنند، در نهایت یک مسکن به آنها تزریق می شود در بهداری زندان کمی پماد سوختگی به آنها می زنند .

آزمایشگاه بهداری زندان قادر به انجام اکثر آزمایش‌ها نیست و اعزام به بیمارستان برای انجام آزمایش‌های ضروری به سختی انجام می شود،مگر اینکه زندانی اعلام کند تمام هزینه های درمان و رفت و آمد را علاوه بر شیرینی به عوامل زندان را می پردازد( که اکثر زندانیان چنین توانی ندارند)

در واحد پرستاری بهداشت رعایت نمی شود، به زندانی بیمار روی همان تختی آمپول می زنند که زندانی قبلی که خودزنی کرده و خونش روی تخت ریخته ، روی آن بوده ، اهمیتی به نظافت واحد پرستاری داده نمی شود.
در طول روز از هر بند فقط پنج زندانی ویزیت می شوند( این روند همه زندان‌ها است، پزشک‌ها دستور می دهند که امروز فقط چهل بیمار را ویزیت می کنم ، زندان هشت بند دارد و بنا بر این نگهبان هم به وکیل بندها دستور می دهد ، فقط پنج نفر از هر بند بفرستند، وکیل بندها هم معمولا کسی را برای درمان می فرستند که خوش حساب باشد و دستش موقع باج دادن نلرزد
[ ” شهرام و بهرامها” _ نور چشمی ها]
در اعزامها ،پاسیار ها همیشه عجله دارند که زودتر اعزام تمام شود و برگردند تا به شغل دومشان برسند، بنابراین معمولا جواب سونوگرافی و آزمایش‌ها را نمی گیرند و نمی گذارند مراحل درمان تمام شود و با سمبل کاری ، سر و ته کار را تمام می کنند.
دستبند و پابند زدن به زندانی بیمار هم از دیگر شکنجه ها است، در حالی که زندانی سیاسی که اصلا رد مال( بدهی) ندارد و
بیم فرار او نیست( چون شاکی خصوصی ندارد)
دیگر زندانیان هم که بدهی و رد مال دارند می توانند وثیقه بگذارند( که اکثرشان برای مرخصی گذاشته اند) و البته راه های بسیاری وجود دارد تا اینچنین با آبروی افرادی که اکثرشان به طور عمد مرتکب جرمی نشده اند و قربانی اوضاع وخیم معیشتی هستند ، بازی نشود،البته با اختلاسگران و مجرمین واقعی چنین بدرفتاری هایی نمی شود، اصل کاری ها که هرگز پایشان به زندان باز نمی شود و
” رُخ ” ها هم که در زندان هستند ، هیچ کدام از سختی های یک زندانی عادی را تحمل نمی کنند و با پول و رشوه از همه این سختی ها گذر می کنند.

اجازه ملاقات با خانواده ، به اکثر زندانیان داده نمی شود ( مگر همان نور چشمی ها)
و این باعث می شود ، زندانی با مشکلات زیادی مواجه شود، اگر خانواده آنجا باشد خیلی دلسوزانه تر کارهای درمانش را پیگیری می کند و اگر نیاز به لوازمی( دستمال کاغذی ، آب، دارو و غیره ) داشته باشد ، برایش فراهم می کند ،

در زندان قرچک ، برای بیش‌از هزار زندانی، فقط دو ویلچر موجود است ! که هر دو خراب هستند!!!

چشم پزشک و دندان پزشک به ندرت و خیلی دیر به دیر به زندان مراجعه می کنند ،
چشم پزشک برای معاینه از زندانیان پول می گیرد و عینکهایش هم گران و بی کیفیت است و زندانیان چون گزینه دیگری ندارند مجبور به خرید از او هستند.
البته همین درمان بی کیفیت هم برای خیلی ها آرزو است، چون معمولا به آدم‌های معمولی که توان رشوه دادن ندارند ، نوبت درمان نمی رسند،
دندانپزشک هم برای خدمات درمانی پول زیادی می گیرد و فقط کشیدن دندان رایگان است که به دلیل عدم رعایت بهداشت، بهتر است زندانی درد را تحمل کند و به آنجا نرود، چون مشکلش که حل نمی شود هیچ، ممکن است دچار بیماری های بدتری هم بشود!

حفاظت زندان
با مدیریت آقای حیدری ،
خانمها صحرایی و کمالی
تبدیل به پاتوق بازجو ها شده و محل آزار زندانیان سیاسی، که هر کس انتقاد، اعتراض و افشاگری کند را به حفاظت می برند و مورد آزار قرار می دهند.

زندانی‌ها باید هنگام مراجعه به حفاظت چادر سر کنند ، در غیر این صورت خانم صحرایی با آنها بدرفتاری می کند و به مشکل آنها رسیدگی نمی شود .

قسمت سوم

وضعیت بندها
قرنطینه خیلی کوچک است با آمار ۶۰ نفر. در بندها هیچ پنجره ای جهت تهویه هوا وجود ندارد.
سالن ملاقات خیلی کثیف و کوچک است، صندلی برای ملاقات کننده ها ندارد، حتی سالن جداگانه ای برای ملاقات با وکیل و ملاقات حضوری با خانواده در نظر نگرفتند.

تایم ملاقات زندانی عمومی فقط ۲۰ دقیقه است. گوشی های سالن ملاقات اکثرا قدیمی و خراب و از کار افتاده است.

گرم خانه در حیاط بندها برای پخت غذا وجود دارد اما بدلیل سقف کوتاه درِ گرم خانه ها بسته شده و زندانیان امکان استفاده ندارند. این گرم خانه ها به محل گربه ها تبدیل شده است و زندانیان امکان تهیه غذا ندارند.

سینک ظرفشویی و دستشویی بندهای یک تا هفت مشترک است که این خودش یک فاجعه است.

قسمت چهارم

حفاظت زندان و رئیس زندان خانم صغرا خدادای مانع از رسیدن کمک‌های نیکوکاران به زندانی هایی که فرزند دارند ( و فرزندشان در زندان است) می شوند ،

پوشکها و خوراکی هایی که نیکوکاران برای کودکان در زندان می فرستند هم به دستشان نمی رسد ، با توجه به اینکه غذای زندان به ویژه برای مادری که فرزندش را شیر می دهد کافی نیست، بسیاری از نیکوکاران برای این مادر ها خوراک می فرستند اما رئیس زندان ، کرونا را بهانه می کند و این کمک‌ها را به آنها نمی رساند .
حتی پوشاک هایی که برای مادران و فرزندان زندانی می فرستند عم به دستشان نمی رسد .
اینجا زندانیانی داریم که بیش از ده سال است حبس را تحمل می کنند و در حسرت یک میوه و خوراک خوب هستند و مسئولان زندان نه تنها آیین نامه را رعایت نمی کنند و به زندانیان میوه نمی دهند( طبق آیین نامه سازمان زندان‌ها باید در جیره غذای زندانی لبنیات، میوه و سبزیجات به طور رایگان تحویل داده شود ، اما این بودجه دزدیده می شود و میوه و سبزیجات رایگان به زندانیان داده نمی شود) حتی وقتی نیکوکاران خوراک و میوه برای زندانیان می فرستند هم، این کمک‌ها به زندانیان نیازمند نمی رسد.

تلفنها در حیاط و زیر آفتاب و معمولا هنگام مکالمه بارها قطع می شود ، اکثر دستگاه های شارژ کارتهای تلفن خراب است و زندانیان برای شارژ کارتهای خود با مشکلات زیادی مواجه می شوند.
هر چند ثانیه یک بار اعلام می شود تماس از زندان است، به این بهانه که از کلاهبرداری بعضی از زندانیان جلو گیری شود، این درحالی است که کلاهبرداران در زندان موبایل‌های به روز و اینترنت دار از ماموران می خرند و اصلا از این تلفنها استفاده نمی کنند و این سختگیری ها فقط برای سیاسی ها و عادی ها است.

بازرسی یگان :

به هنگام ورود هر انسان به زندان ( پس از بازداشت یا هنگام بازگشت از مرخصی یا اعزام درمانی یا قضایی ، زندانی را کاملا “برهنه / لُخت ” می کنند و زندانی را مجبور می کنند ده بار بشین و پاشو برود
) به این بهانه که اگر وسیله ممنوعی مثل مواد مخدر در مقعدش پنهان کرده بیرون بیافتد، این در حالی است که مواد مخدر و موبایل توسط خود کارکنان حفاظت، زندان و سپاه به صورت عمده وارد می شود ، خودشان مواد مخدر را کیلویی به زندان می آورند و می فروشند و در ظاهر برای جلوگیری از ورود چند گرم مواد ، اینگونه با زندانیان بدرفتاری می کنند، درحالی که طبق آیین نامه باید از گِیت های هوشمند برای بازرسی استفاده شود، و این کار خلاف انسانیت و حتی قوانین موجود است.

وسایل زندانیان هنگام بازرسی نزد خودشان بازرسی نمی شود و بارها ماموران بازرسی ، وسایل زندانیان را ربوده اند.

بازرسی های بدنی بسیار توهین آمیز و همراه با هتاکی و حرکات زشت حین لمس
نقاط حساس( مثل سینه وآلت جنسی ) بدن است.

به هنگام بازرسی توسط #یگان_بازرسی
از بندها حتی وسایل مجازی که زندانی از فروشگاه زندان خریده را هم می برند، بارها لباس، خوراک و نوشت افزار زندانیان توسط مامورهای بازرسی دزدیده شده است.

علاوه بر اینکه وسایل زندانی، حتی وسایل مجاز مثل خودکار، ماژیک، دفتر، کتاب، پوشاک …حین بازرسی ربوده می شود،
ماموران بازرسی به طور وحشیانه ای اتاق را شخم می زنند، پرده ها و ملحفه هایی که زندانیان به سختی در این #گرانی تهیه کرده اند را پاره می کنند،با پوتین روی فرشها می آیند، و تا یک هفته پس از بازرسی مجبوریم اتاقها را مرتب و تمیز کنیم، تخت هایمان و جای خوابمان را خراب می کنند و تهیه دوباره وسایلی مثل پتو و بالشت برای بسیاری از زندانیان ، دشوار و گاه غیر ممکن است،چون اکثر ما اوضاع مالی خوبی نداریم.

بیگاری

زندانیانی تحت عنوان رای کار در زندان کار میکنند. در آشپرخانه، اجرای احکام، معاونت بهداری، بوتیک، انبار و جاهای دیگر که از آنها بیگاری کشیده می شود. حتی اگر اینها بسوزند یا مریض بشوند حق استراحت ندارند و باید کار کنند. آنها بابت کار پول دریافت نمی کنند و اگر اعتراض کنند کارشان را می گیرند و به اندرزگاه انتقالشان می دهند. آنها برای اینکه در بندهای بهتر مانند مشاوره یک و دو و بند هشت بمانند که نسبتا خلوت تر است مجبور به انجام کارهای سخت می شوند.

زندانیانی که در آشپزخانه زندان از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعد از ظهر کار میکنند حقوق بسیار کم ۷۰۰هزار تومنی می گیرند و هیچ امتیاز دیگری برایشان در نظر گرفته نمی شود.

اجرای احکام

در صورت برگزاری شورای انضباطی برای زندانیان، نه آنها را به شورا احضار میکنند تا از خودشان دفاع کنند و نه تصمیم شورا به آنها ابلاغ می شود. ابلاغ حکم ها و احضاریه ها به دادگاه و… معمولا سه ماه بعد از تاریخ صدور به زندانیان ابلاغ می شود و برغم هزاران بار اعتراض نسبت به این وضعیت، هیچ اقدامی نشده است.

ابدا به نامه های زندانیان رسیدگی نمی شود و پاسخی داده نمی شود. قاضی ناظر بر زندان خانم شقاقی جواب نامه ها را نمی دهد و این باعث کند شدن روند آزادی و مرخصی افراد می شود.

پرینت قضایی اکثر زندانیان اشتباه است و با وجود هزاران بار اعتراض، زندان حاضر به اصلاح نیست.

رئیس زندان مانع از صحبت زندانیان حتی با عوامل سازمان زندانها جهت اعتراض به مشکلات می شود.

°°°

بازرسی های یگان از اتاقها با برهم زدم آرامش و نظم اتاق همراه است ، وسایلمان ربوده و خراب می شود،
گاه حتی هفته ای دوبار به بند بازرسی می زنند، یعنی هنوز خرابی بازرسی قبلی را درست نکرده ایم و در حال تعمیر وسایل و نظافت اتاق هستیم که دوباره بازرسی می زنند و تمام زحماتمان به باد می رود،در حالی که خلافکارهای حرفه ای ، مواد مخدر و دیگر وسایل ممنوعه را اصلا در اتاق مخفی نمی کنند و خود زندانبانها برایشان نگه می دارند و با امنیت کامل ، خرید ، فروش و مصرف می کنند و تمام زحمات و دردسر های این بازرسی های نمایشی برای افراد پاک است که اهل هیچخلافی نیستند و حتی به دلیل مبارزه با ظلم و فساد در زندان محبوسند

پاسیارها با زنان زندانی رفتار بسیار بد، توهین آمیز و زننده ای دارند ، گاه هنگام اعزام به دادگاه زندانی را تحقیر و تمسخر می کنند،
از جمله پاسیارهایی که رفتار بدی دارند و خیلی بد دهن هستند:
سحر کرم صالح ، فاطمه میرزایی ، و دو خانم دیگر به اسمهای قره گوزلو و محمدی خیلی حرفهای زشت به زندانیان می زنند.

ریاست اندرزگاه

( حکومت آخوندی ، زندان را ندامتگاه و هر بند را اندرزگاه ، نامیده است )
خانم #امیری با سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن، تلاش می کند، اتحاد و هم‌دلی بین زندانیان را از بین ببرد،
او بیشتر ساعت کاری اش را با استراحت و غذا خوردن سپرسی می کند و به کارهای زندانیان رسیدگی نمی کند.

به زندانیانی که سابقه بستری شدن در ” امین آباد ” را دارند توهین می کند و آنها را مورد تمسخر قرار می دهد، در حالی که همه می دانند، امین آباد شکنجه گاهی برای معترضین و دادخواهان است، اینجا هر کس که در برابر ستمگری و فساد سکوت نکند را دیوانه می خوانند و به امین آباد می فرستند.
به هنگام مراجعه بازدید کنندگان از زندان، اجازه نمی دهد آنها از سالن هشت( محلی که #زندانیان_سیاسی را در آن محبوس کرده اند ) بازدید کنند و شکایت‌های آنها را بشنوند.

روند کند رسیدگی به پرونده ها ،زندانیان را خسته و خشمگین کرده و باعث اقدام به خود زنی و #خودکشی های فراوان می شود.

واکنش رئیس اندرزگاه به خودزنی ها و خودکشی ها ، ایستادن و خندیدن به آنها و تمسخر کسانی است که تحت شکنجه ها خسته و عصبی شده اند و زندگی‌شان دچار بحران‌ها ی شدید شده ، انگار ما اسیر جنگی هستیم که از دیدن زجر کشیدنمان اینقدر لذت می برد.
نه فقط کمکی به زندانیانی که به ستوه آمده اند نمی کند، بلکه آنها را تمسخر و تحقیر می کند، و با ِلذت می ایستد و خودزنی زندانیان و خونریزی آنان را تماشا می کند،
ممکن است اگر زندانی با یک مسئول یا مددکار مثل خانم محمودی مشکلش را درمیان بگذارد، کمی آرام شود،اما خانم امیدی حتی همین را هم از ما دریغ می کند و برای اینکه خودش راحت استراحت کند ، کسی را نزد دادیار و مددکار نمی فرستد.

از آنجا که در دفتر رئیس اندرزگاه دوربین نیست، ایشان با خیال راحت اقدام به زد و بند با فروشندگان مواد مخدر و دیگر وسایل ممنوعه یا کم یاب در زندان می کند ،
او ( امیری _ #رئیس_اندرزگاه ) با وجود اینکه از وجود مواد مخدر و خرید و فروش آسان آن در بند مطلع است، چشمش را روی این فجایع می بندد و حتی از این اوضاع سود می برد و از فروشندگان حق سکوت می گیرد،
ریاست اندرزگاه از پذیرفتن لباس‌های طرح دار از خانواده ها خود داری می کند، این در حالی است که اقسام لباس‌های طرح دار در بوتیک زندان به چند برابر قیمت بیرون فروخته می شود ،
فقط سالی دو بار به زندانیان اجازه تحویل لباس از خانواده ها می دهند تا اینگونه زندانیان را مجبور به خرید از بوتیک گران فروش زندان کنند و سود کلانی کسب کنند.
نبود گوشت در غذا های زندان، کمبود غذا و کیفیت پایین آن.
فقط در روزهایی که بازرس به زندان مراجعه می کند ، اند‌کی گوشت یخ زده در غذا ها می ریزند، در حالی که دولت به آنها بودجه برای غذایی می دهد که دست‌کم سه بار در هفته گوشت داشته باشد، اما همانطور که بودجه لبنیات ، میوه و سبزیجات را بالا می کشند از کیفیت و کمیت #غذا هم می زنند.

ادامه مطلب پس از ویرایش اضافه می شود و در کامنتها قرار می گیرد.

لطفا در اطلاع رسانی برای بهبود اوضاع ( زندانیان) را یاری بفرمایید.

ترکیب بند ها در زندان قرچک :

بند های یک و دو محل محبوس شدن محکومین بابت ارتکاب جرم فروش یا حمل مواد مخدر است
بند سه : متهمین به فروش مواد مخدر یا سرقت
(متهمین فروش مواد مخدر پس از صدور کیفر خواست به بندهای یک یا دو منتقل می شوند و سرقتی ها هم به بند چهار )
بند چهار : سرقت
بند پنج : اتباع ( که اکثرا افغان هستند _ حدود بیست نفر )
بند شش: مالی زیر بیست و پنج سال محکومیت و کلاهبرداری
بند هفت : قتل، فساد و فحشا ،آدم ربایی، اسید پاشی، زورگیری ، خفت گیری و جرائم خاص مثل قاچاق انسان ، زنا ، رجم

بند هشت : سیاسی ها و رای کارهای زندان

بند مشاوره یک سابق ، معروف به بند مادران ، شامل رای کارها و مادران و بارداران

بند مشاوره دو_سابق : محکومین مالی و بیماران و پیرها

■■■■■

خانم شقاقی ، قاضی ناظر زندان به وظایف خود عمل نمی کند،
مدتهاست برای رسیدگی به مطالبات و شکایات زندانیان ، مراجعه نکرده و حتی جواب بسیاری از درخواست‌ها را نداده است.
همین باعث کند شدن روند آزادی یا مرخصی زندانیان شده است.

بد نیست ، با وظایف قاضی ناطر زندان آشنا شویم
:

وظایف قاضی ناظر

وظایف قاضی ناظر از زمانی که یک شخص وارد زندان می شود با تشکیل پرونده جداگانه زیر نظر مستقیم وی قرار می گیرد؛ رسیدگی به مشکلات زندانیان و بطور اخص مشکلات قضایی آنان از قبیل طولانی شدن ایام بازداشت و فرایند دادرسی در دادسرا و محاکم، بررسی ادعای عدم رعایت قانون آیین دادرسی کیفری و سایر قوانین عمدتا جزایی مثل عدم پذیرش تامین توسط قضات رسیدگی کننده به پرونده و تضییع حقوق دفاعی وی، را نظارت مینماید.

دادیار ناظر زندان موظف است نظارت جدی و کامل بر بهداری زندان از حیث رعایت موازین بهداشتی و درمانی زندانیان داشته و چنانچه برای درمان نیاز به خروج از زندان ضرورت داشته باشد، دستورات لازمه را صادر خواهد نمود.

اتخاذ تدابیر لازمه در خصوص نگهداری زندانیان جرائم غیر عمد از جمله مهریه زن و دیه با سایر مجرمین عمد یا خطرناک در شورای طبقه بندی زندان که ریاست این شورارا بر عهده داشته و موافقت با امتیازات رای باز یا نیمه باز، پیشنهاد عفو و آزادی مشروط، اعطای مرخصی از جمله اختیارات دیگر این قاضی میباشد و از سوی دیگر چنانچه تخلفات خلاف آئین نامه ای و قانونی محکومان و متهمین مطرح شده در شورای طبقه بندی جنبه مجرمانه داشته باشد؛ مثل حمل مواد مخدر توسط زندانی به زندان یا اغتشاش و ضرب وجرح عمدی مراتب را به مراجع قضایی منعکس می نماید.

همچنین اجازه ملاقات با زندانی به وکلا جهت تنظیم وکالتنامه در صورتی که وکلای زندانیان بخواهند با زندانی ملاقات نمایند یا اجازه تنظیم سند رسمی توسط زندانی از سوی سر دفتر اسناد رسمی ضرورت داشته باشد از دیگر وظایف و اختیارات قاضی ناظر زندان میباشد.

ناگفته نماند موارد مطروحه بخشی ازجمله وظایف عمده این قاضی بوده که سعی شده در این مقاله از بنیاد وکلا آورده و بدان پرداخته شود.

Recent posts