از آن هنگام که زنان کارگر پارچه بافی و لباس دوزیهای نیویورک (۱٨٥٧) علیه شرایط مشقت بار کار، مزد ناچیز، ساعات کار طولانی و ستم مضاعف، خیابانهای نیویورک را با اعتراضات خود به لرزه انداختند، بیش از یک و نیم قرن میگذرد. مبارزه سراسری و مشترک زنان برای رهایی از نابرابری، تبعیض، فقر و خشونت در ابعاد جهانی همچنان بی وقفه در حال پیشروی است. سرمایهداران با سلطهی نکبتبار خود چنان جهنمی از ستم، تبعیض، نابرابری، فقر، جنگ افروزی، آوارگی، محرومیت و سرکوبگری را بر سرنوشت میلیونها انسان زحمتکش تحمیل نمودهاند که معیشت و زیست شایسته را به واقع ناممکن کرده و سراپای زندگی انسانی را به گرداب کالاسازی و مناسبات سود محورانه خود فرو کشاندهاند. در مناسبات غیر انسانی حاکم، سرمایهداران و دیگر نیروهای واپسگرا با تحمیل جایگاه اجتماعی فرودست و نهادینه کردن ستمگری مضاعف، زنان را به طور فزاینده قربانی منفعت طلبی خود ساختهاند. بحرانهای همه جانبه بویژه بحران مرگبار کرونا بیشترین آسیب مرگبار خود را بر گردهی کارگران و همچنان زنان زحمتکش تحمیل نموده است.
موقعیت فرودست زنان در جامعه بویژه در ایران که قوانین حاکم برابری زن و مرد را به رسمیت نمیشناسند و یک رشته تبعیضها و ستمها بر زنان مورد حمایت قانون و نهادهای رسمی هستند دو چندان تشدید مییابد. فقر زنانه و بیکارسازیها، اخراج و از دست دادن مشاغل و تحمیل مزدهای ناچیز و نابرابر در ازای کار یکسان، و نیز نابرابریهای فاحش در زمینه اشتغال و بازنشستگی و حقوق و مزایای اجتماعی، نشان دهندهی این واقعیت تلخ و شرم آورند که زنان وضعیت بدتری نسبت به مردان دارند. حذف مزایای عائلهمندی زنان بازنشسته و سرپرست خانواده در پرداخت عیدی امسال یک نمونه از این تبعیضهاست.
علاوه بر این موقعیت نابرابر زن و مرد در امر طلاق، نگهداری و تربیت فرزندان، سرپرستی خانواده، وجود چند همسری و صیغه، ازدواج کودکان و پدیده «کودک همسری» – «کودک مادری»، مجازاتهای وحشیانه قرون وسطایی، حجاب اجباری، نابرابری در ارث بری، در امر شهادت و قضا، حق مسافرت و تصدی یک رشته مشاغل، فعالیتهای هنری و ورزشی و غیره و غیره تنها بخشی از ستمهایی است که بر زنان وارد میشود. سنگینی کار اسارتبار خانگی علاوه بر کار برای تأمین معیشت، شانه خالی کردن دولت از مسئولیتهای خود در زمینهی کمک به هزینهی خانوار و مسکن و نگهداری از کودکان و نیز فشار مدیریت فقر و فلاکت حاکم بر خانوارهای زحمتکش، پیوسته ضربات جسمی و روحی جبران ناپذیری بر زنان تحت انواع خشونتها وارد میآورد.
تحت حمایتهای قانونی و شرعی مردسالارانه، افزایش روزافزون آمار خشونت، خودکشی، «زن کشی» و قتل های «ناموسی» تکان دهنده و فاجعه بار گردیده است. تداوم محدودیتها، ممنوعیتها، سرکوب، بازداشت و به بند کشیدن زنان معترض و مبارز از سوی حاکمیت نیز همچنان جریان دارد. زنان در ایران در اعتراضات سراسری جاری کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و سایر عرصهها، فعالانه در صف نخست و در تمامی مناطق حضور و شرکت فعال دارند. تجربه همزمان ستم و استثمار، توان مقابله و مبارزه زنان را در برابر شرایط ظالمانه حاکم در تمامی ابعاد به عمل اجتماعی کشانده است. آنان در تمامی نقاط جهان با نقش چشمگیر خود به سمت و سو دادن اعتراضات و پیگیری خواستها پرداخته، همدلانه به حمایت و اتحاد با سایر جنبشهای اعتراضی جاری اجتماعی همت گماشتهاند. زنان آگاهانه و مصمم نشان داده اند که به رغم تلاش ِ حکومتها و مرتجعان، نیرویی تاثیرگذار در تحولات رو به پیش جامعه خود هستند چرا که نیمی از جامعه اند و حذف شدنی نیستند. این نیروی عظیم در پیکره جهانی، همچون زنان زحمتکش و مبارز نیویورک همگام و دوشادوش تمامی اقشار زحمتکش در برابر بساط ستم و بهرهکشی همچنان در تمامی عرصهها و حضور فعال و اعتراضی در خیابان تا تعیین تکلیف سرنوشت زندگی و تغییر بنیادی در این مناسبات ظالمانه، عقب نخواهند نشست.
جنبش زنان برای آزادی و برابری در تمام عرصههای حقوقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با مردان، که طی دو قرن گذشته با شدت و ضعف در سراسر جهان ادامه داشته همواره مورد حمایت جنبشهای کارگری پیشرو بوده و زنان کارگر از نظر اجتماعی در صف نخست تلاش برای برابری کامل زن و مرد بودهاند. این همبستگی یک شرط موفقیت جنبش زنان و جنبش کارگران است.
آزادی و پیشرفت زنان معیار آزادی و پیشرفت هر جامعه است.
هشت مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن را گرامی میداریم و از خواستههای برابری طلبانه زنان با مردان در ایران و سراسر جهان حمایت میکنیم.
گرامی باد ۸ مارس ( ۱۷ اسفند) روز جهانی زن!
پر طنین باد پیام آزادی بخش ۸ مارس!
۱۶ اسفند ۱۴۰۰
– سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
– سندیکای کارگران کشت و صنعت هفتتپه
– گروه اتحاد بازنشستگان
– کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ایران
– کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری