Home اخبار زندانیان سیاسی نوشته ایی از فاطمه ملکی ،زندانیان سیاسی را آزاد کنید.علی نوری زاد...

نوشته ایی از فاطمه ملکی ،زندانیان سیاسی را آزاد کنید.علی نوری زاد را آزاد کنید.

به نام خدای آزادی

«دوسال گذشت!»

۱- در چنین روزی(۲۲ دی ماه ۹۸)در مشهد بودم؛ بعد از ۵ ماه آقای نوری زاد را ملاقات کردم. وقتی او را در یکی از خانه های امن اطلاعات دیدم شوکه شدم . انفرادی، اعتصاب دارو و غذا او را از پا در آورده بود؛ صحنه عجیبی بود. او همینکه مرا دید، به پای من افتاد. و من، با تماشای تن رنجور او های های گریستم. مراقبین هاج و واج به هر دوی ما نگاه می کردند.

۲- میهمان خانم خواستار بودم؛ او که پریشانی مرا دید پرسید چه خواهی کرد؟ به او گفتم: نمی دانم. و واقعا نمی دانستم چه کنم. ویسی را منتشر کردم. آنهم سراسر با هق هق گریه. در آنجا گفتم: دو روز مهلت می دهم تا ایشان را آزاد کنید و به وضعیتش رسیدگی کنید؛ پس از دو روز متحصن می شوم .حالم خیلی بد بود.

۳- آن ویس در سطحی گسترده منتشر شد و بسیاری از مردم را متاثر کرد. در چنان شرایطی دخترم خبر داد علی که برای همدردی با خانواده های کشته شدگان هواپیمای اکراینی به میدان آزادی رفته، بازنگشته؛ قلبم فشرده شد. تا پاسی از شب با گوشی اش تماس می گرفتم اما پاسخی نمی آمد. او در مترو آزادی به هنگام بازگشت به منزل بازداشت شده بود. آنشب را چگونه به صبح رساندم؛ فقط خدا می داند.

۴- مادر و خواهر آقای نوری زاد و دخترم با شنیدن خبر ناگوار حال ایشان به مشهد آمدند؛ با تلاش بسیار ملاقاتی ترتیب داده شد. واقعا وضعیت آقای نوری زاد باورکردنی نبود. دخترم ماند و مادر و خواهر به تهران بازگشتند.

۵- از آنجا که من اعلام کرده بودم در مقابل دادگاه انقلاب مشهد متحصن خواهم شد؛ در مشهد ماندم و دوستانی در تهران پیگیر کار علی شدند.
روز چهارشنبه ۲۵ دی ماه، من و خانم خواستار مقابل دادگاه انقلاب به اعتراض ایستادیم. که خود ماجرای مفصلی دارد. همان روز بازداشت شدیم. روز بعد هم به همین شکل. با اینهمه، موفق شدیم صدای خودمان را به گوش مردم و‌ مسئولین مربوطه برسانیم. جوری که چند روز بعد دادگاه تشکیل شد و آقای نوری زاد و دوستانش، از زندان اطلاعات به زندان وکیل آباد منتقل شدند.

۶- روزهای بسیار سختی بود؛ همه دوستان به هر جا که می شد سر زده بودند اما از علی خبری نبود. از میزبان بزرگوار و پشتیبان خود،خانم خواستار خدا حافظی کردم و به تهران بازگشتم. نفسم بند آمده بود.

۷- اکنون دوسال از آن روزهای دردناک می گذرد و علی، بیگناه، همچنان در بند است.

زندانیان بیگناه را آزاد کنید.
زندانیان سیاسی را آزاد کنید.
علی نوری زاد را آزاد کنید.

فاطمه ملکی
۲۲ دی ماه ۱۴۰۰

خروج از نسخه موبایل