با ایست قلبی بکتاش آبتین در پیش از ظهر شنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۰ در بیمارستان ساسان تهران، آخرین مرحلهی قتل تبهکارانهی این نویسندهی آزادیخواه به دست جمهوری اسلامی رقم خورد.
در پی این فاجعهی انسانسوز، خانوادهی بکتاش در شب همان روز در اطلاعیهای اعلام کرد که مراسم خاکسپاری در روز دوشنبه ۲۰ دی برگزار خواهد شد. صبح روز یکشنبه ۱۹ دی، خانوادهی آبتین همراه با دو تن از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان به بهشت زهرا مراجعه کردند و جواز دفن او را در امامزاده عبداله شهر ری گرفتند. پس از مراجعهی خانواده و یاران آبتین به امامزاده عبداله برای انجام کارهای اداری خاکسپاری، فشار نیروهای امنیتی برای دفن پیکر آبتین در بعد از ظهر همان روز یک شنبه آغاز شد. از یک سو، اعضای خانواده را در محاصره گرفتند و از آنان خواستند که مراسم را هر چه زودتر در ساعت ۳ بعد از ظهر همان روز برگزار کنند و، از سوی دیگر، اعضای کانون را تهدید کردند که مبادا برای مراسم فراخوان صادر کنند. اما از هر دو سو ناکام ماندند؛ هم اعضای حاضر خانواده و هم یاران آبتین در کانون بر برگزاری مراسم در روز دوشنبه پای فشردند. اما قضا کار خویش میکرد. فشار بر دیگر اعضای خانواده و بیماری پدر آبتین که با وجود تمام تمهیدات خانواده برای آماده کردن او، در میان تماسها و آمدوشدها از مرگ آبتین مطلع شده بود، مؤثر واقع شد و تصمیم خانواده بر آن شد که مراسم در ۳ بعد از ظهر همان یک شنبه برگزار شود. در این موقعیت، کانون نویسندگان ایران در ساعت یک بعد از ظهر یک شنبه در برابر یک امر انجام شده قرارگرفت و در واقع چارهای نیافت جز این که تغییر زمان مراسم را اعلام کند و در همان حال مردم را به شرکت در مراسم فراخواند. با این همه، با توجه به فرصت بسیار اندک برای فراخواندن مردم به شرکت در مراسم، در ساعت ۳ جمعیت نسبتا قابل توجهی از مردم آزادیخواه در گورستان امامزاده عبداله گرد آمدند، و مراسم با تولیت خانوادهی آبتین اما در حضور محسوس نیروهای امنیتی آغاز شد. با توافق برخی از اعضای خانواده و دبیران کانون، قرار شد پس از پایان مراسم دفن، بیانیه کانون برای حاضران خوانده شود. اما حتی پس از پایان دفن، بلندگو همچنان در دست مداحان و امنیتیهای پشت سر آنها باقی ماند و فاتحهخوانی طولانی و ملالآور مداحان ادامه یافت. اینجا دیگر درنگ جایز نبود؛ یکی از اعضای هیئت دبیران با فریاد از مداحان خواست به فاتحه خوانی پایان دهند و اجازه دهند مردم هم سخن بگویند. پس از این نهیب بود که مراسم برای مدتی کوتاه عملا در اختیار کانون و دوستداران بکتاش قرار گرفت: عضو دیگر هیئت دبیران کانون بیانیه کانون را با عنوان «حاکمیت آزادی ستیز بکتاش آبتین را به قتل رساند» قرائت کرد و پس از آن حاضران شعارهای «درود بر آبتین، مرگ بر ظالمین»؛ «آبتین زنده است، راه او پاینده است»؛ «این شاعر آزاده، کابوس این بیداده» را سر دادند و سرودهای انقلابی خواندند. بدین سان، به رغم تمام تقلای آزادی ستیزانه و مذبوحانهی نیروهای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی برای جلوگیری از بیان حقیقت قتل جنایتکارانهی بکتاش آبتین از سوی جمهوری اسلامی، کانون نویسندگان ایران با بیان این حقیقت برای مردم حی و حاضر در مراسم مُهر خویش را بر مراسم خاکسپاری بکتاش آبتین کوبید.
ساعتی بعد از پایان یافتن مراسم و ترک محل برگزاری با خبر شدیم نیروهای امنیتی چهار تن از دوستان آبتین را بازداشت کردهاند که با پیگیری خانوادهی آبتین پس از دو ساعت آزاد شدهاند. این بازداشت با تهدید و ارعاب بازداشتشدگان و گرفتن تعهد از آنان همراه بوده است. همچنین دوربین یکی مستندسازان که در حال فیلمبرداری از مراسم آبتین بوده نیز ضبط شده است.