جمعه, نوامبر 22, 2024
spot_img

بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان در محکومیت سرکوب خونین مردم مظلوم خوزستان

-

تشنگان خوزستان را تنها نمی گذاریم

خوزستان یک استان نیست خوزستان ایران ماست.دیاری که بیشترین صدمات و تلفات در هشت سال جنگ بر تن و جان زخمی آن فرود آمد.چه کسی گمان می کرد که سوسنگرد و خرمشهر و ایذه و دیگر سنگرهای مقاومت در خوزستان ما در برابر هجوم بی امان دشمن بعثی عراق،این روزها جزای اعتراض به تشنگی بی امانش را با گلوله و سرکوب و گارد ویژه دریافت کند؟آنان که پر آب ترین استان ایران و حتی خاورمیانه را چنین به خشکسالی بی امان کشانده اند، امروز به جای عذرخواهی از خسارت و ضایعه غیر قابل جبرانی که در حق مردم مظلوم خوزستان روا داشته اند،دست به سرکوب و کشتار مردم بی دفاع زدند و به روی مردم تشنه معترض و مسالمت جو باتون و اسلحه کشیدند.جهان آرا ها،باکری ها و باقری ها و دیگر فرماندهان شجاع جنگ آیا آن روزها که در کنار این مردم مظلوم، مقابل خون آشامی چون صدام مقاومت می کردند،حتی در خیالشان می گنجید،در روزگارانی دیگر حکومتگران با بی تدبیری ها و تصمیم های نادرست،آب این مردم را می خشکانند و وقتی این مردم از فرط تشنگی و بی آبی به اعتراض مسالمت آمیز و مدنی روی می آورند،به رویشان باتون و اسلحه هم می کشند؟حمله بردن بر مردمی که هزینه تمام زندگیشان به واسطه ناکار آمدی تصمیم سازان حکومتی است،نه ضامن دوام حاکمان است و نه راه حل عبور از بحران حتی برای حاکمان.تنها پاک کردن صورت مسئله است و عمیق تر کردن شکاف حکومت و ملت.

جای این پرسش اساسی از حکومتگران است که از دید شما مسئولیت و وظایف یک حکومت چیست که وقتی از انجامش باز می مانید نه دیگر به امر به معروف و نهی از منکر باور دارید،نه حقی برای شهروندان برای اعتراض مطابق فصول دوم و سوم قانون اساسی قائلید و نه کمترین مروتی بر آنان روا می دارید؛آن هم برای سرنوشت مغموم و دردناکی که تمامی این فاجعه به خاطر بی کفایتی و ناکارآمدی و تصمیم های نابه جا در انتقال آب خوزستان به استان های دیگر و کشورهای همسایه و سدسازی های غیر علمی و دیگر عوامل دخیلی است که این مردم مظلوم نه مولد این فاجعه بوده اند و نه تصمیم ساز آن.اینک اما وقتی همین مردم به ستوه آمده به مسالمت آمیزترین زبان و بیان در خیابان ها فریاد می زنند که ما فقط تشنه ایم،نخست استاندار بی کفایت و بی اراده به انکار و قلب اعتراضات پرداخت و دیگر مقامات هم طبق روش های نخ نما شده دنبال دست های بیگانه و توطئه توطئه گردانانی بودند تا از یک سو سرپوشی بر اعتراضات حق مدارانه مردم بگذارند و از سوی دیگر تمهیدات برخورد و سرکوب با آنها را فراهم آورند.اما غافل از آنکه اگر حذف دگر اندیشان،سرکوب های عقیدتی و سیاسی و مذهبی و قومیتی را بتوان با چنین حربه های نخ نما شده ی غیر قابل پذیرشی در پروپاگاندای رسمی، برای عده ی قلیلی از مردم مشروع و موجه نشان داد،خفه کردن تشنگان و کشتار آنها حتی برای اقلیت حامی حکومت هم قابل پذیرش نخواهد بود.

کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن ابراز همدردی با تشنگان مظلوم خوزستان و تسلیت خدمت خانواده های جانباختگان اعتراضات اخیر خوزستان،به تصمیم سازان حکومتی هشدار می دهد که این صداها را بشنوید.صدای مردم و آن هم مردم مظلوم صدای خداست.این صدا سرکوب شدنی نیست.چرا که تا زمانی که حقی ضایع می شود،مطالبه گران برای احقاق آن دست از کوشش برنخواهند داشت.تئوری النصر بالرعب تئوریی شکست خورده و امتحان پس داده شده در مهار بحران ها است.امروز تنوع و گستردگی اعتراضات هر روز فزاینده تر می شود.راهکار درست و منطقی این است که از مردم خوزستان به خاطر همه قصورها عذرخواهی شود و همه تمهیدات برای این استان مظلوم در دستور کار قرار گیرد.اگر حکومتگران جز این اندیشه کنند،مسلما بحران های منطقه و اعتراضات مردم گسترده تر می شود.اگر امروز این انذارها شنیده نشود،شاید روزی برسد که هیچ کاری از دست کسی بر نیاید.بیایید صدای این مردم مظلوم را بشنوید و به سرکوب خونین آنها پایان دهید.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
۳۰ تیر ۱۴۰۰

Recent posts