پنج‌شنبه, نوامبر 21, 2024
spot_img

نوشته ایی از لیلی فرجی خواهر دادخواه مریم فرجی که توسط جمهوری اسلامی کشته شد.‌

-

تیر ماه که عزم آمدن می‌کند روح و جان من درد می‌گیرد درست به مانند ۳ سال پیش، گریه نمی‌کنم که قوی به نظر برسم و خانواده با دیدن من دچار ناامید شدن از دادخواهی خون عزیزشان نشوند اما درونم طوفانی برپاست که غیر از خودم کسی از بزرگی این طوفان سهمگین باخبر نیست، اطرافیان گیج و منگ شدنم و در خود فرو رفتن و دردهای جسمانیم را می بینند اما از درونم آگاه نیستند، ۳ سال پیش هم در چنین روزی حتی نتوانستم قطره‌ای اشک بریزم اما لبریز از خشم و فریاد بودم زمانی که برای تحویل پیکر نازنین خواهرم با پدر و خواهرم رفتیم چقدر غریب بودیم، حتی ماشینی نبود که جسم‌های بی روح ما را تا پزشکی قانونی برساند و ما مجبور به گرفتن آژانس شدیم از یادآوری اینهمه تنهایی که از ترس اقوام نشٲت می گرفت حالم بد می‌شود بیشتر از آن از انکار سیاسی بودن قتل و امنیتی بودن مکان خاکسپاری تعیین شده توسط عده ای منفعت طلب در پوشش مخالف نظام روایت می شود حالم بدتر از حتی قتل خواهرم ودیدن صورت سوخته از اسیدش می شود.
من روز مراسم خاکسپاری پر از خشم بودم و فقط فریاد میکشیدم و زمین و زمان و حاکمان ظالمی که جان عزیزترینم را گرفته بودند دشنام می دادم توی این حال به جای همدردی عده ای به فکر افتادن شال از سر من بودند و عده ای هم با گفتن کلماتی مانند خدا صبرتان بدهد، خشم من را صد چندان میکردند و زبانه های آتش این خشم وجودم را ذوب می کرد مانند صورت زیبای مریمم، کسی که بر ایران خدایی می کند با کاسه لیسان و مزدورانش خواهرم را کشته بودند و من خدایی دیگر نمی‌شناختم و ناسزاهایم را به سوی خدایان حواله کردم که بابت این موضوع و درگیری با کسی که نماز میت میخواست بخواند بعد از مراسم خاکسپاری ساعتها بازداشت، شکنجه و تهدید شدم.
قتل هیچ معترض یا مرگ هیچ فعال سیاسی عادی نیست و اگر رد پاها را دنبال کنیم پای نیروهای امنیتی و مزدوران جمهوری اسلامی را خواهیم یافت با انکار یا ماله کشیدن تنها ماهیت افرادی که این کار را می‌کنند برای ما محرز می شود، و در آخر باید گفت سکوت دوستانمان قابل چشم پوشی نیست.

Recent posts