انتخابات ریاست جمهوری همواره در زمره یکی از چندین بحران ساختاری جمهوری اسلامی بوده و این حکومت هیچگاه پروسه مورد قبولی را برای چگونه از سر گذراندن انتخابات ارائه نکرده است. انتخابات به مثابه یک پدیده سیاسی که نفس موجودیتش از فشار مطالبات جامعه در انقلاب ۵۷ به حکومت اسلامی تحمیل شد، همواره برای این حکومت دردسری عظیم بوده و خواهد بود. چرا که حاکمیت مجبور است یک نمایش صوری و دروغین را اجرا کند و سعی کند در جریان اجرای این نمایش، کمترین رسوایی به بار آید.
از همین جهت است که هر دوره، برگزاری نمایش انتخاباتی برای جمهوری اسلامی به چالشی بزرگ تبدیل میشود و به همراه خود فضایی را ایجاد میکند که مخالفین وضع موجود را به میدان اعتراض میکشاند و این میدان اعتراضی در انتخابات پیش رو بسیار بیش از دورههای قبل خودنمایی میکند. انتخابات حاضر در اوج نارضایتی جامعه طی ماههای اخیر و در شرایطی فرا میرسد که عموم جامعه به تمام معنا از این قوانین و مقررات و شرایط تحمیلی بر زندگیاش بیزار و منزجر است و به دنبال هر فرصتی است تا مهلکترین ضربه سیاسی ممکن را به دستگاه حاکم وارد سازد.
امروز شاهد هستیم که جامعه، یک صدا در حال “نه” گفتن به اوضاع و شرایط غیرقابل تحمل موجود است. این “نه” سراسری را میتوان در شبکههای اجتماعی دید، میتوان آن را در کوچه و خیابان و تاکسی و محل کار شنید؛ یک “نه” محکم که به همراه خود میخواهد به هر شکلی که شده راهکارهایی از جنس آبان ۹۸ را عملی کند و آلترناتیو “خیابان” را در برابر “صندوق” قرار میدهد؛ راهکارهایی که جامعه در طول تمام عمر جمهوری اسلامی به صورت مداوم برای عملی کردنشان خیز برداشته، اما اینبار کیفیت این تحرک سیاسی سراسری که پایه و اساس آن شکل گرفته، متفاوت از آنی است که در دورههای قبل تجربه کردهایم.
در مقایسه با ادوار پیشین، هرچند در حال حاضر، هنوز شاهد تجمعات اعتراضی تودهای در سطح کل کشور و سر دادن شعارهای مستقیما ضد حکومتی و ضد سیستم نبودهایم، اما آنچه که مدتی است به شکلی کاملا روشن و علنی و همینطور توسط اکثریت قاطع مردم اعلام میشود، گفتمانی عموما ضد حکومت است که اینبار در قالب تحریم کامل انتخابات از موضع ضدیت مستقیم علیه حکومت نمایندگی میشود؛ گفتمانی که به صریح ترین شکل ممکن توسط خانوادههای دادخواه آبان و سایر قربانیان جنایات حکومت اعلام شده (“رای ما سرنگونی”)، بازنشستگان شعار خیابانیاش را بارها سر دادهاند (“ما دیگه رای نمیدیم، از بس دروغ شنیدیم”) و به اشکال مختلفی در میان سایر بخشهای جامعه غالب است.
در همین راستا از مقطع روز جهانی زن سال گذشته تا روز جهانی کارگر امسال، یعنی از اسفند ۹۹ تا اردیبهشت ۱۴۰۰ جنبشهای اعتراضی مختلف، متحدانه و یک صدا آمدند تا در قالب جنبشهای کارگری، بازنشستگان، معلمان، زنان، دانشجویان، دانش آموزان، پرستاران و کادر درمان، دادخواهی و سایر شهروندانی که به دلیل سیاستهای حکومت شدیدترین آسیبها را متحمل شدهاند، بگویند که این وضعیت قابل تحمل نیست و باید فورا تغییر کند.
همگام و همراه با اقدامات متعدد انجام گرفته در بازه زمانی فوق، که بر بستر فضای اعتراضی جامعهای که دی ۹۶، مرداد ۹۷ و آبان ۹۸ را در کارنامه مبارزاتیاش دارد، موضع شفاف و علنی جامعه در قبال انتخابات، اینبار نه فقط تحریم آن، بلکه در ادامه خواست نابودی مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موجود در جامعه است.
لذا ما امضاکنندگان بیانیه حاضر، در نهایت خشم، اعتراض و انزجار نسبت به شرایط فلاکتبار این روزهای جامعه، رای و موضع خود را در مورد نمایش انتخاباتی حاکمیت چنین ابراز میداریم:
ما به حکومتی نه میگوییم که ۱۵۰۰ تن را در آبان ۹۸ کشت و تا همین امروز حتی یک نفر را به خاطر این جنایت محاکمه نکرده است.
حکومتی که در دیماه ۹۸ یک هواپیمای مسافربری را به عمد سرنگون کرد و زبانش همچنان دراز است.
حکومتی که هر اقدام و عمل اعتراضی از طرف جامعه را با زندان و سرکوب و شکنجه و اعدام پاسخ میدهد.
حکومتی که حداقلهای معیشتی ما از ما سلب کرده و زندگی سعادتمند را برایمان تبدیل به آرزویی دور کرده.
حکومتی که با اهمال عمدی و بی تفاوتی نسبت به جان شهروندان این جامعه در جریان دو سال اخیر، موجب مرگ هزاران نفر به دلیل ابتلا به کرونا شده است.
پس تنها رای ما به حکومتی که باعث و بانی تمام مشکلات و فلاکتهای تحمیل شده بر جامعه است، هیچ چیز نیست جز نابودی آن و ساختن جامعه ای شاد، آزاد، برابر و مرفه برای همه شهروندان!
لیست امضاها:
۱- تشکل دانشجویان پیشرو دانشگاه اصفهان
۲- دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
جمعی از دانشجویان و فعالین:
۳- دانشگاههای هنر تهران
۴- دانشگاه آزاد نجف آباد
۵- دانشگاه بهشتی تهران
۶- دانشگاه رازی کرمانشاه
۷- دانشگاه علامه تهران
۸- دانشگاه الزهرا تهران
۹- دانشگاه تهران
۱۰- دانشگاه آزاد رودهن