کمپین بزرگ “رأی بی رأی” از خانوادههای کشتهشدگان خاوران، ۸۸، دی۹۶، آبان ۹۸، هواپیمای اوکراینی و خانواده کشتهشدههای زندان، دعوت کردم دلایلشان را برای تحریم انتخابات۱۴۰۰ بگویند.
بیانیه کمپین: سالهای سختی بر ایران میگذرد. هر روز داغی بر داغهای قبلی افزوده میشود و خانوادههای داغدار و گرفتار، روزگار سختتری را میگذرانند. کشتار دهه 60، زندانهای همیشگی، تبعیض و محدودیتها علیه گروههای مختلف، تبعیض فراگیر علیه زنان، قتلهای زنجیرهای، کوی دانشگاه، جنبش 88، دی 96، آبان خونین ، شلیک به هواپیمای مسافربری هر بار عدهی بیشتری از مادران و خانوادهها را داغدار کرده است. آبان خونین بزرگترین زنگ بیداری بود تا در دریای خون آن به خودمان و کشورمان دقیقتر نگاه کنیم. ببینیم که توسعهطلبی نظامی حکومت در منطقه شرایط را برای همه ناامن کرد و سرمایه کشور را هدر داده و همه را فقیر کرده و درنهایت نیز سرزمینمان را میدانِ زیادهخواهی چین و روس قرار داده است. آبان خونین با آن سرکوب بیرحمانهاش و شلیک به هواپیما با آن دروغ بیشرمانهاش، داغهای بسیاری از ما را همچنان تازه و آزاردهنده نگه داشته است. این همه درد و رنج که بر ما ایرانیان وارد شد، روزبهروز بیدارترمان کرد. مادران، داغدار و خانوادهها، دادخواه شدند. صدای دردمندی، رنجوری، داغداری و دادخواهی؛ اینروزها به هم پیوسته است و به صدایی مشترک تبدیل شده است. صدایی که میخواهد جلوی این ستمها و نارواییها گرفته شود و روزهای بهتری برای ایرانمان بیاید که حکومتی بر سر مردم باشد که عامل همه مشکلات نباشد. حکومتی که امروز پشت رایهای انتخاباتی سالهای قبل هرچه میکند را مشروع میداند و پس از این همه فاجعه میگوید که مردم اگر ناراضی بودند که در انتخابات شرکت نمیکردند. آنها رایهای ما مردم را مجوزی برای شلیک به معترضان، بازداشت فعالان و منتقدان، بهبندکشیدن و تحقیر زنان و فقیرکردن و فرودستکردن مردم این سرزمین میدانند. امروز و در آستانه انتخابات 1400 ما عدهای از مادارن داغدار و خانوادههای دادخواه در کنار برخی از فعالان سیاسی و اجتماعی، کمپینی گسترده علیه این رایدادن را آغاز میکنیم تا نهگفتن به همه مشکلات را با نهگفتن به جمهوری اسلامی در یک نهِ بزرگ به انتخابات 1400 نشان دهیم. جمهوری اسلامی خودش را حکومتی مشروع میداند که به پشتوانهی مشارکت مردم در انتخاباتهایش سرکوب، کشتار، سانسور و اجبار را به همگان تحمیل میکند و آنها را با استفاده از پروپاگاندای پرورشیافتهاش عادی و فراگیر میکند. اما ما یک زندگی عادی میخواهیم، زندگیای که حق پوشش، حق خوردن، حق شادی، حق باهمبودن، حق آزادی و حق امنیت داشته باشیم. ما صدای فرزندان کشتهشدهمانیم که میگویند رأیبیرأی. ما صدای همه زنان سرکوبشده و همه ایرانیان فقیر و سرکوبشدهایم که نه به جمهوری اسلامی میگویند و امیدوارند صدایشان بیش از همیشه و بلندتر از همیشه شنیده شود و امیدی برای رسیدن به آیندهی خوب برای ایرانیان باشد.