یکشنبه, نوامبر 10, 2024
spot_img

بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) به مناسبت ۱۲ اردیبهشت روز ملی معلم

-

به نام خداوند جان و خرد

بار دیگر در اردیبهشت، زیباترین ماه سال، یاد و خاطره معلمانی را پاس می‌داریم که در راه گسترش دانش‌و‌آگاهی و دفاع از حقوق انسانی از هیچ کوششی فروگذار نکردند و سرمایه عمر و حتی جان خود را هزینه کردند. محمد بهمن‌بیگی، بنیانگذار آموزش عشایر، عمری را صرف ایجاد و گسترش آموزش و توانمند سازی بخشی از محروم‌ترین اقشار جامعه کرد؛ ابوالحسن خانعلی در هنگامه تلاشی جمعی برای تأمین عدالت، جان خود را فدا کرد و جبار باغچه‌بان که در یکی از سخت‌ترین دوره‌های تاریخ کشور، نه‌تنها یکی از پیشروترین معلمان زمان خود در جهت توسعه آموزش بویژه برای دختران بود، بلکه راهی را گشود تا کودکان بیشماری که از نعمت شنوایی محروم بودند را از تاریک خانه جهل و بیسوادی بیرون آورد و فرصت حضور در عرصه اجتماع را برای آنان فراهم آورد.

امسال در شرایطی به دوازدهم اردیبهشت رسیدیم که برای دومین سال متوالی است که روز معلم، مسائل آموزش و پرورش و همه عرصه‌های زندگی تحت‌تأثیر همه‌گیری ویروس کووید۱۹ و زیر سایه سنگین رکود به فراموشی و حاشیه رانده می‌شوند.

اما کووید۱۹ با همه آثار مخرب و مرگبارش، توجه ما را به نکاتی جلب نمود که پیش‌از آن یا نمی‌دانستیم یا نمی‌خواستیم که بپذیریم:

. معلمی «حرفه‌»ای است حساس، دشوار و روشمند که افزون بر دانش، مهارت‌های متعدد دیگری را نیز نیاز دارد که با همه پیشرفت‌های تکنولوژی، هیچ جایگزینی ندارد.
. معلمی حرفه‌ای است متفاوت از هر شغل دیگر و آنان که درصدد افزودن ساعات کاری آن یا مقایسه ساعت کار آن با ساعت کار سایر حقوق بگیران هستند، برای توجیه پایین نگه‌داشتن دستمزد معلمان، نگاهی کاملا غیر تخصصی و کمیت‌گرا دارند که منشأ بسیاری از دشواری‌ها در شرایط کنونی است.

. تمرکزگرایی شدید در نظام آموزشی، بیماری مزمنی است که علاوه‌بر کشتن خلاقیت و ابتکار و سلب‌اختیار کردن از معلم و دانش‌آموز، اکنون و در دوره آموزش مجازی نیز به‌رغم تمامی کمبودهای زیرساختی، همچنان بر انحصار آموزش در شبکه پرنقص خودساخته (!؟) پافشاری دارد چرا که نمی‌تواند و نمی‌خواهد معلم و دانش‌آموزی را خارج از کنترل خود بیند؛ حتی در شرایطی که میلیون‌ها تن از آنان عملا بیرون از آن دایره قرار گرفته‌اند.

هرچند مناسبت‌هایی مانند روز ملی معلم، یادآور فرصتی برای گرامی‌داشت یاد و خاطره کوشندگان پیگیر و خالص عرصه آموزش کشور است، اما فرصتی نیز فراهم می‌آورد برای مطرح نمودن کاستی‌هایی که سال‌هاست معلمان کشور را تحت‌تأثیر قرارداده و به طور کلی‌ نظام آموزشی کشور را ناکارآمد و بیمار نموده است.

اگرچه معلمان رسمی کشور همواره از پایین بودن حقوق خود و نامتناسب بود دریافتی خود با هزینه‌های زندگی در شرایط مزمن تورمی، ناراضی و معترض بوده‌اند، اما در سال‌های اخیر معلمان غیررسمی و قراردادی که در مدارس غیردولتی تدریس می‌کنند، عموما، با وضعیت بسیار بدتری دست به گریبانند. این معلمان نه‌تنها حقوق ناچیزی دریافت می‌کنند که از حداقل‌های رسمی نیز اغلب پایین‌تر است، بلکه به دلیل بیکاری گسترده در سطح کشور به خصوص در میان جوانان تحصیلکرده، از امنیت شغلی لازم نیز برخوردار نیستند و همواره باید پاسخگوی انتظارات بسیار بیشتری از جانب مدیران مدرسه و حتی والدین دانش‌آموزان باشند. علاوه براین اغلب بیمه نمی‌شوند و ناچار هستند که در قراردادهای واقعی و نه صوری که بناچار با موسسین این مدارس می‌بندند به همین حداقل‌ها رضایت دهند و اعتراضی هم نکنند.

در چنین شرایطی، اعلام می‌شود که طلاب می‌توانند در هشت رشته آزمون استخدامی شرکت کنند و از طریق مرکز تربیت مبلغ،معلم حوزه‌های علمیه وارد آموزش و پرورش شوند و پیش‌بینی شده آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان ۲۵ هزار نفر از طلاب زن و مرد را استخدام کنند.
نکته قابل تامل و نگران کننده این‌که به طلبه‌ها اجازه داده می‌شود نه‌تنها در رشته‌های علوم تربیتی و دینی که در هشت رشته متنوع دیگر دبیری و آموزگاری از جمله آموزگاری ابتدایی، دبیری ادبیات فارسی، دبیری علوم اجتماعی، دبیری تاریخ و دبیری فلسفه می‌توانند در آزمون استخدامی شرکت کنند. این موضوع پیش و بیش از هر چیز بیانگر نگاهی غیرتخصصی به موضوع آموزش‌ و‌ پرورش است که البته با اعتراض برخی انجمن‌های علمی و پژوهشی نیز روبرو شد. این درحالی است که آموزش و پرورش به دلیل گستردگی نیروی انسانی تحت پوشش و کیفیت ارائه آموزش یکی از مهمترین نهادها در دستیابی به اهداف توسعه‌ در هرکشور است. جذب طلاب به‌عنوان معلم در مدارس، آن هم در رشته‌هایی غیر از علوم دینی و صرفا با این شرط که در دوره‌ای کوتاه‌مدت شرکت کنند، نه تنها بیانگر نگاه غیرحرفه‌ای به معلمی است بلکه سویه دیگر و مهمتری هم دارد که بیانگر بی‌اعتمادی به علم و نهادهای علمی جدید و ضرورت نفوذ و سیطره هرچه بیشتر حوزه‌های علوم دینی برآن هاست. نگاهی که اینک جنبه عینی‌تری به خود گرفته و در کتاب‌های درسی به ویژه در شاخه علوم انسانی بسیار پررنگ‌تر از پیش عرضه می‌شود. علم جدید را به بهانه سکولار بودن تخطئه می‌کند اما به جز نفرت‌پراکنی در مورد آن‌چه غیر خودی می‌داند، هیچ بدیل مناسبی را عرضه نمی‌کند.

صندوق ذخیره فرهنگیان با بیش از ۷۰۰ هزار عضو که اکثر آن‌ها معلم هستند، و دهها شرکت زیرمجموعه که اخیرا سودآوری قابل توجهی را هم مطرح کردند، اگرچه از التهابات یک دهه گذشته خود تا حدودی فاصله گرفته اما همچنان از نظر حقوقی وضعیت قابل قبولی ندارد. اعضای این شرکت به عنوان تامین کنندگان اصلی سرمایه آن هیچ نقشی در سیاستگذاری و تصمیم‌گیری‌های آن ندارند. با وجود آن که ادعا می‌شود خصوصی است اما همچنان وزارت آموزش و پرورش و دولت در آن به دلخواه خود و بدون هیچ گزارشی به اعضا، عمل می‌کنند. موضوع ورود آن به بورس و شفافیت مالی آن هم همچنان مسکوت و مبهم مانده است.

قانون مدیریت خدمات کشوری در ماده ۶۴ به صراحت، اختصاص دادن هرگونه افزایش حقوق شاغلان به بازنشستگان را تصویب کرده است. بیش از ۱۳ سال از آغاز اجرای این قانون می‌گذرد اما همچنان اجرای کامل همسان‌سازی برای بازنشستگان به تاخیر افتاده و در حق این قشر بی‌عدالتی می‌شود. متصدیان کار نیز به جای اجابت این خواسته به‌حق و قانونی و بازگرداندن معوقات و خسارات وارده بر اثر تاخیر در اجرای قانون، با جعل عنوان «متناسب‌سازی» به جای همسان‌سازی، به جای همترازی واقعی بخش کوچکی از دیون دولت به بازنشستگان را در قالب متناسب‌سازی اجرایی کرده‌است؛ بدون احتساب واقعی همه دیون که این خود ظلم مضاعفی را به این قشر موجب شده‌است.
باید توجه داشت که هدف قانون گذار از تنظیم و تصویب «ق م خ ک» از بین بردن تبعیضات و اجحافات گسترده بین همه بازنشستگان دستگاه‌های مختلف دولتی بوده که متاسفانه با تغییر مفهوم همترازی(همسان‌سازی) به «متناسب‌سازی» که از طرف دولت صورت گرفته، نه تنها روح عدالت خواهانه قانون نقض شده بلکه این عنوان با مرّ قانونِ مصوب نیز مغایرت دارد.

کانون صنفی معلمان بر این باور است که نظام آموزشی کشور از بیماری‌های مزمن و ریشه‌داری رنج می‌برد که بدون پرداختن همه‌جانبه به آن‌ها نه‌تنها نمی‌تواند از کلاف سردر گم روزمرگی‌های فعلی راه خروجی بیابد، بلکه همچنان با عملکردی کاملا مخالف با اهداف پرطمطراق اعلام شده در سندهای بالادستی‌اش کودکان و نوجوانانی فاقد خلاقیت، بیگانه با تفکر علمی و نقاد، ناتوان از کاری‌های جمعی و گفتگو، بی تفاوت نسبت به ارزش‌های معنوی را به جامعه عرضه خواهد کرد.

به باور ما راه برون‌رفت از ناکارآمدی کنونی، و رسیدن به تعلیم و تربیتی موثر ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار کنونی نظام آموزشی است؛ از طریق:

رهایی از بوروکراسی دولتی و بازگشت به محوریت معلم و مدرسه در نظام آموزشی؛ خروج از تمرکزگرایی و تفکر یکسان‌سازی و نادیده گرفتن تنوعات انسانی، اقلیمی، فرهنگی و شناسایی و تقویت ظرفیت‌های محلی؛
همینطور ایجاد پیوند میان مدرسه و اجتماع محلی و محله‌ای؛
ترویج تفکر علمی، دوری‌گزیدن از القائات ایدئولوژیک، ایجاد فرصت برای تجربه کردن نظریه‌های نوین آموزشی مطرح در سطح جهان از طریق تاسیس مدارس تجربی غیرانتفاعی و غیردولتی به معنای واقعی کلمه؛
الزام دولت به مسئولیت پذیری و تدوین سیاست‌های رفاه اجتماعی و سرمایه‌گذاری کافی برای اجرای اصل آموزش رایگان و با کیفیت و البته بهداشت رایگان برای تمام کودکان این سرزمین به جای سپردن آن به سودجویی‌های بخش خصوصی؛
فرصت دادن به انجمن‌های مستقل علمی و تخصصی و تشکل‌های مدنی(معلمی) برای مشارکت در برنامه‌ریزی‌های آموزشی و درسی، تدوین کتاب‌های درسی، انتخاب مدیران در سطوح مختلف و … .

و در نهایت، ادای احترام می‌کنیم به #کادردرمان به‌ویژه بخش #پرستاری که در حدود ۱۵ ماه گذشته در مقابله با همه‌گیری کووید۱۹ خالصانه تلاش و فداکاری نموده‌اند. ۱۱ اردیبهشت #روزجهانی_کارگر را پاس می‌داریم و از زحمت‌کشان عرصه تولید در روزهایی که دشوارتر از همیشه، لازم است بر ضد استثمار، نابرابری، تورم لجام گسیخته، عدم امنیت شغلی، سرکوب دستمزدها، تشکل‌ستیزی حاکمان و… تلاش کنند، حمایت می‌کنیم. برخی از همکاران ما (مانند اسماعیل عبدی، محمدرضا رمضان‌زاده …) و شما در این سال‌ها در راستای تلاش برای کسب ابتدایی‌ترین حقوق مدنی و صنفی خود با حکم‌های سنگین حبس و محرومیت مواجه شده‌اند. ما ضمن این که مصرانه خواهان آزادی آن‌ها هستیم اعلام می‌داریم که از نظر ما برخوردهای سرکوبگرانه با نهادهای مدنی نه تنها غیرقانونی بلکه مخالف خرد و حداقلی از دوراندیشی است.

با این اوصاف، روز معلم و روز کارگر را برتمامی کوشندگان عرصه اندیشه و عمل تبریک می‌گوییم.

کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
اردیبهشت ماه ۱۴۰۰

Recent posts