متن بیانه؛
در پی انتشار یک گزارش سراسر دروغ دیگر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی که پر واضح است رسالتی جز دروغ ندارد، بر آن شدیم تا برای تنویر افکار عمومی و جلب توجه دوباره آنها به وضعیت زندانها نکاتی را در مورد گزارش مضحک اخبار ۲۰:۳۰، مورخ ۲۲ مرداد ۹۹ به اطلاع مردمی که در پی حقیقت هستند (آنهم در ایران که پیگیری حقیقت جرم است) به اطلاع برسانیم.
یک: تونل ضدعفونیکننده که در تصاویر ملاحظه کردید اسباب خنده ما را فراهم کرد؛ چرا که اساسا هیچکدام از ما از وجودش مطلع نبودیم. چه برسد به اینکه در حین ورودمان به زندان از آن استفاده کرده باشیم.
دو: قرنطینه بند یک نه چهارده روز بلکه فقط چند ساعت یا نهایتا یک روز پذیرای زندانیان تازه وارد است و زندانیان تازهوارد در بندهای ۴، ۸ و ۷ به شکلی فرمالیته و در جوار دیگر زندانیان به اصطلاح قرنطینه میشوند که برای نمونه شرح قرنطینه یکی از بندها در پی خواهیم آورد.
سه: گزارشی که از بند ۴ پخش شد مربوط به اتاقهایی میشد که افرادی مانند غارتگران صندوق ذخیره فرهنگیان، بانک سرمایه، موسسه ثامن و چندین اختلاسگر سرشناس دیگر و سلطانهای خودرو و … به همراه برخی سرداران تاریخگذشته سپاه (که حتی از ترسشان نسبت به خشم زندانیان اسامی مشخصی ندارند و برای نمونه گویا نام یکیشان سردار سیف است) و دیگر اسلافشان در آنجا سکنی داشته و دارند و با اموال غارتشده مردم تحت ستم ایران و با خاصه خرجی اتاقهای لوکس برای خود ترتیب دادهاند و با این ولخرجیها نظم و اتوریته مطلوب خود را در آن بند حاکم کردهاند.
اتاقهایی که افرادشان حسین فریدون (برادر رئیسجمهور) و محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران (فردی که با جرم قتل اساسا نباید در آن بند و این زندان باشند) و مهدی هاشمی (که در بند ۷ در اتاق ویژه در ایامی که مرخصی نیست به سر میبرد) در آنجا سکنی دارند. اتاقهایی که در آن افرادی از اقشار فرودست جامعه همچون بیرون از زندان از سر احتیاج ناچار به خدمترسانی در ازای گرفتن مبالغی ناچیزند.
بدین ترتیب یک نظام کاملا طبقاتی و تبعیضآمیز را در زندان هم حکمفرما کردهاند و خب طبیعی است که مسئولان سازمان زندانها و قوه قضاییه از این شیک و برجستهسازی بخشی از زندان ویترین (اوین) جهت نمایشهای اینچنینی بهره برده و استقبال کنند.
چهار: اما داستان بند ۸ متفاوت است. بندی که قرار است به تعبیر خود زندانبانان نقش «تبعیدگاه» را داشته باشد. ابتدا اینکه در بهداری که در تصاویر ملاحظه کردید فاقد امکانات پزشکی لازم است و از فقر تجهیزات پزشکی و دارویی رنج میبرد و ناتوان از ارائه کوچکترین خدمات پزشکی برای بیماران است. بهداری که از تامین بخش اعظم داروهای تخصصی و گاه حتی غیر تخصصی بیماران ناتوان است. دوم اینکه سالنی که از بند ۸ در تصاویر آنهم نه به صورت واضح مشاهده کردید سالن ۷ بند ۸ بود که سالن کارگری است. همان سالنی که کارگران زندانی را با روزانه بیش از شش ساعت کار با دستمزدی فوق ناچیز همچون بیرون از زندان با دستمزدی بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان در ماه به استثمار میکشند. و در ساعاتی که اکثر آنها در محل کار خود، در کارگاهها حضور دارند اقدام به تهیه این گزارش کردهاند. گویا حضور آنها مانع از ترسیم فضای سانتیمانتال از زندان میبود.
نکته بعدی اینکه زندانیان سیاسی و عقیدتی بند ۸ در سالنهای ۸ و ۹ هستند و با توجه به اینکه صدا و سیما و مسئولانش به درستی میدانند که زندانیان سیاسی و عقیدتی صدا و سیما را به عنوان بخشی از دستگاه سرکوب و پروپاگاندای حاکم میشناسند و هرگز با این رسانه مصاحبه نمیکنند و با توجه به وضع اسفناک بهداشتی این دو سالن، به خصوص سالن ۹ که از تراکم بالای جمعیت برخوردار است حتی جرات حضور در این دو سالن را که چند مورد مبتلا به کرونا (بر اساس اعلام مسئولان خود زندان) و مشکوک به کرونا را دارند به خود ندادند.
موضوع در اینجا صرفا زندانیان عقیدتی و سیاسی یا صرفا زندان در معرض توجه اوین نیست. بلکه ساختار فشار، تبعیضآمیز، ظالمانه و بر اساس اهمیت شرایط روز، غیر بهداشتی بودن فضاهای کل زندانها است که همگی به خوبی میدانیم شرایط در زندانهای دیگر شهرستانها و به خصوص شهرستانهای محروم، زندانهایی چون قرچک، قزلحصار، تهران بزرگ، رجاییشهر و غیره به مراتب بدتر هستند. زمانیکه ما در یک سالن کوچک بند ۸ (سالن ۹) با جمعیتی بیش از ۱۳۰ نفر با امکان استفاده از تنها سه روشویی و پنج حمام و پنج توالت که از وضع بهداشتی نامناسبی برخوردارند مواجهیم و زمانیکه در اتاقهای ۱۲، ۱۵ و ۱۷ کوچک، هفده و هجده نفر انسان زندگی میکنند، میشود تصور کرد که در دیگر زندانها چه خبر است.
اساس ما در این نامه، نه پاسخ دادن به اراجیف نخنمای تکراری بنگاه دروغ و نفرتپراکنی «بیست و سی» (که با گزارشهای سراسر دروغ و نفرتپراکنانهاش دستش به خون صدها بیگناه آلوده است و در بین مردم از بیآبروترین رسانههاست) که یادآوری شرایط اسفناک بهداشتی و زیستی زندانهای کشور بود.
حالا در جاییکه قرنطینههای مضحک بندهای زندان اوین، افراد تازهوارد با افرادی که در روز چندم (به عنوان مثال روز ده یا یازده) قرنطینه هستند یکجا نگهداری میشوند و با دیگر زندانیان نیز در ارتباطند، گزارشگر دلقک مآبی «بیست و سی» بیاید و از وجود امر خارقالعادهای چون دسترسی به مایع دستشویی گزارش تهیه کند. یا در جاییکه پزشک معتمد زندان که در بند ۸ مشغول به کار است به جای اعزام افراد با علائم مشکوک به کرونا و افرادی که در مراوده مستقیم با مبتلایان به کرونا بودند، جهت انجام تست کرونا با گذاشتن دست روی پیشانی به سنجش تب میپردازد و بیهیچ معاینه دیگری دست به نسخه میشود، باید هم جلوی دوربین رسوای صدا و سیما خودشیرینی کند.
پایان این قصه هرچقدر هم برای ما تلخ باشد، برای نظام حاکم صد چندان تلختر خواهد بود.
زندان اوین – بند هشت – ۲۳ مرداد ۱۳۹۹
اسامی امضاکنندگان:
بهنام موسیوند، بهنام محجوبی، روحالله (آرش) خضری، محمدهادی مهرانی، حسین محمودی، آتبین جعفریان، یاسین جمالی، علیرضا فرشیی، حمید منافی، بهنام شیخی، سبحان ایمانی، مصیب رئیسی یگانه (محسن رئیسی)، اصغر شیری، احمد فارسی، محسن فرید.