خواهرم #آتنا_دائمی ماههاست ممنوعالملاقات است. خانوادهی او هر هفته با امیدها و آرزوهایشان به زندان اوین میروند، آتنا هر هفته برای ملاقات آماده میشود، ظاهر خستهاش را پشت خندههایش مخفی میکند تا دل پدر و مادرش نشکند، اما بی هیچ دلیلی او را از دیدار با خانوادهاش محروم میکنند. یک بار بازجوهای سپاه به بند نسوان آمدند. در دفتر ریاست آتنا را خواستند. آتنا گفت کارشان غیر قانونیست و از دیدار با آنها امتناع کرد.آتنا برای پدرش تلفنی موضوع را شرح داد، پدر رنج دیدهی آتنا گفت: چطور میشود که به من و مادرت که از دلتنگیات داریم جان میدهیم ملاقات با تو را ممنوع کردهاند، اما بازجوها هر زمانی که دلشان خواست میتوانند به بند نسوان بیایند و تورا ببینند. مگر ما چه گناهی مرتکب شدهایم؟
از اهواز که به تهران منتقل شدم، خانوادهام با وجود مسافت طولانی، هر هفته از خوزستان به تهران میآمدند. هر چقدر هم اصرار میکردم حداقل یک هفته در میان بیایید گوششان به این حرفها بدهکار نبود. پدرم میگفت اگر دلت میخواهد من از دلتنگی بمیرم بگو که یک هفته نیایم. زمانی که اهواز بودم وقتی مکان بازداشتم از اطلاعات به زندان تغییر پیدا کرد، تمام شبهای عید پدر و مادرم و طهورا و مهرا درب زندان میخوابیدند. میگفتند اینطور حس نزدیکی بیشتری با تو میکنیم. اینقدر که تکرار کردند که روز سیزدهم فروردین (تعطیل رسمی) ریاست زندان مجبور شد به آنها اجازهی ملاقات بدهد. وقتی به قرچک منتقل شدم و در سالن ملاقات درگیر شدم، خانم مسئول رو به من گفت که ممنوعالملاقاتی! پدرم همانجا روی زمین افتاد، ۱۴ شب با مادرم در زندان داخل ماشین میخوابیدند. در جواب اعتراض مامورین گفته بودند خانهی ما اینجاست، ما را هم بازداشت کنید تا به دخترمان نزدیکتر باشیم. در زندان اوین هر وقت از این کارهای خانوادهام عصبی میشدم آتنا مرا در آغوش میکشید و میگفت، ببین سپیده دنیای پدر مادرها همین است، با عشق مبارزه میکنند و گاه با همان غلطهای املاییشان در دلنوشتههایشان، با همان امیدهایشان، پیشروتر از همهی ما در صفوف مبارزه هستند. بعد باهم از دلتنگیهای پدر و مادرمان گفتیم. از طبیعیترین و حداقلیترین حقشان که ملاقات با جگرگوشهشان است و از آنها با بیرحمی تمام سلب شده گفتیم و گریه کردیم، گفتیم و بخاطر صبرمان، صبرشان خندیدیم.
آتنا به تازگی مجدداً به سه سال حبس محکوم شده است و همچنان ممنوعالملاقات است و همچنان ما میگوییم از گلوی خانوادههایمان حداقل دستانتان را بردارید. اما کو گوش شنوا؟!
#آتنا_دائمی