شنبه, نوامبر 23, 2024
spot_img

پیام شعله پاکروان مادر ریحانه جباری بمناسبت ۲۰ ژوین (سی خرداد) :

-

من یک دادخواه هستم. دادخواه خون دخترم ریحانه جباری که در اکتبر2014(سوم ابان 1393)اعدام شد.در طول چهار سال و نیم گذشته با دهها خانواده بازمانده اعدام ملاقات کرده ام. من تاریخ سیاه کشورم در چهل سال اخیر را در گفتگو با همین بازماندگان درک کردم. تاریخی سرشار از خون. دریایی از خون بین مردم ایران و حکومت جمهوری شیطانی.
سی و هشت سال قبل, تظاهرات مسالمت امیز مردم, با پاسخی خونین از سوی حکومت مواجه شد. تیراندازی به معترضینی که هیچ سلاحی بجز پلاکاردهایشان نداشتند. 
ماه گذشته , به سخنان زنی که بیش از سی سال قبل در اصفهان زندانی بود گوش میکردم. او از شلوغ بودن اتاقها و تجمع بیش از حد زندانیان در زندان میگفت. از اینکه گاهی مجبور بودند به نوبت بخوابند. در بین حرفهایش یک جمله گفت که قلبم را اتش را زد. او گفت در عرض دو سه ماه, زندان به شکل ترسناکی, خلوت شد. چنانکه که گویی هر کدام از ما زندانیان , در سلولی انفرادی هستیم. 
شما بهتر از من میدانید که این خلوت شدن یعنی اعدام هزاران جوان . انهم در پی محاکمه ای چند دقیقه ای با یک سوال: ایا هنوز سر موضع هستی یا خیر؟ اگر جواب بلی بود به جوخه مرگ سپرده میشوی و اگر نه , به سلول باز خواهی گشت. انان که اعدام شدند در گورهای دسته جمعی دفن شدند. تنها ان جانهای شیرین نبود که از دست رفت. هزاران خانواده با دردی جانکاه روبرو شدند. هزاران مادر مجبور شدند صورتهایشان را در بالش فرو ببرند تا فریادی خاموش سر دهند. مادرانی مثل مادر میلانی,مادر بهکیش و دهها مادرِ پریشانِ دیگر به دنبال یافتن ردی از پیکرهای اعدامیان بودند. مادرانی همچون مادر لطفی پس از کشف گورستان خاوران با دستهایشان خاک را کندند و با دیدن لباس یا دست یا بخشی از صورت فرزندشان بیهوش شدند. بعدها همین مادران داغدار با اعتراض مداوم خود پرچمی را برافراشتند به نام دادخواهی که هنوز بر دوش بازماندگان تراژدی کشتار شصت و هفت قرار دارد. 
بیست سال قبل در جریان سرکوب دانشجویان علاوه بر پرتاب دانشجویان از پشت بام, دستگیری های گسترده و شکنجه مداوم در زندان, جوانی به نام سعید زینالی دستگیر و به زندان منتقل و پس از مدتی ناپدید شد. خانواده وی هنوز در جستجوی فرزندشان هستند و میخواهند بدانند چه بر سر سعید امده است. انان هنوز از سوی دستگاه امنیتی تحت فشارند. تا حدی که بارها دستگیرشان کرده و از انان خواسته اند دست از دادخواهی بردارند.
دهسال قبل در جریان اعتراضات مردم در زندان کهریزک به دستگیر شدگان تجاوز شد. ترانه موسوی پس از دستگیری مورد تجاوز قرار گرفته و سپس به اتش کشیده شد. زندانیان کهریزک تا سر حد مرگ مورد شکنجه قرار گرفتند و جسد کشته شدگان تحت تدابیر شدید امنیتی دفن شد. برای صدها دستگیر شده ی ان روزها ,احکام حبس طولانی صادر شد.
اما امروز که بیش از سی سال از قتلعام شصت و هفت و دهسال از اعتراضات هشتاد و هشت گذشته است زندانیان در چه شرایطی هستند؟ 
فعالین مدنی و صنفی , کارگران , وکلا, نویسندگان و فعالین محیط زیست در زندانها خودکشی میشوند. دسترسی به پزشک تا حد مرگ زندانی , غیرممکن است. من اسم این نوع مرگ را اعدام خاموش گذاشته ام. زندانیان مجبورند برای خواسته های ساده خود دست به اعتصاب غذاهای طولانی و خطرناک بزنند.ارش صادقی, سهیل عربی, جعفر عظیم زاده, اتنا دائمی, زینب جلالیان,اسماعیل بخشی و دهها زندانی دیگر تا مرز مرگ و زندگی رفتنداما هنوز رفتار قوه قضاییه همان است که بود. هنوز جسد رامین حسین پناهی , زانیار و لقمان مرادی به خانواده هایشان تحویل نشده. چنانکه خانواده های فرزاد کمانگر و یارانش همچنان چشم انتظارند.
به تازگی قوه قضاییه روش شنیع دیگری را علنی کرده است که نشان از سبعیت و وحشیگری حکومت دارد. هفته گذشته جوانی به نام علیرضا شیرمحمدعلی با ضربات متعدد چاقو در سلولش به قتل رسید. بدون شک این قتل به دستور و تحریک مسئولین زندان بوده چرا که زندان مجهز به دوربین است اما کارکنان مربوطه در هنگام قتل این جوان بیست ساله هیچ عکس العملی نشان نداده اند. مسئولین از مادرش تعهد کتبی گرفتند که سکوت کند تا جسد کارد اجین شده ی فرزندش را تحویل دهند.
همه این فجایع حاصل وجود قوه قضاییه ای است که خونخواران بر ان ریاست کرده و میکنند. ادمکشانی چون یزدی, شاهرودی و لاریجانی. 
یکی از اعضای هیات مرگی که در ان روزهای خلوت کردن زندان, تند و تند حکم اعدام امضا میکرد امروز رییس قوه قضاییه است و انتظار بهتر شدن اوضاع زندانیان, بیهوده و غیرواقعی ست. سالهای سال است که ایران در صدر فهرست تعداد اعدام به نسبت جمعیت قرار دارد.هنوز هم هزاران نفر در زندان در صف طولانی اعدامند. هزاران انسان هر لحظه زیر سایه شوم چوبه دار زجرکش میشوند.
در شرایط کنونی از نهادهای بین المللی حقوق بشر از جمله اقای جاوید رحمان و دستگاه متبوعش ,سازمان ملل و همه کشورهای جامعه جهانی انتظار میرود با اقدامی عملی, قوه قضاییه را در قبال رفتار ضد انسانی با زندانیان, ایمن سازی زندان و قبول مسئولیت رییس قوه قضاییه در قبال حفظ جان زندانیان وادار به پاسخگویی کند. چرا که رفتار این قوه هیچ تفاوتی با گروههای تروریستی همچون داعش که دست به کشتار غیرنظامیان میزنند نداشته و شایسته تحریمهای شدید بین المللی از سوی جامعه بشری ست.
این مسئولیتی جهانی در راستای دادخواهی هزاران خانواده و جنبش علیه فراموشی کشتارهای سیستماتیک حکومت اسلامی در زندانها ست که بر عهده مردم ایران و وجدان جامعه جهانی ست.
بافشار بر قوه قضاییه مبنی بر لغو کلیه احکام اعدام , محاکمه عاملین کشتارهای چهل سال اخیر و ایفای حق هزاران جانباخته, عدالت را اجرا کنیم.
پ.ن:
این متن سخنرانی من است برای کنفرانس حمایت از زندانیان سیاسی که در هلند برگزار شد. متاسفانه به دلایل غیرقابل پیش بینی موفق به حضور در این کنفرانس نشدم.

#20JuneIran
#سی_خرداد_روز_زندانی_سیاسی

Recent posts