شنبه, نوامبر 23, 2024
spot_img

تولد در تولد , تولد در مرگ ، شعله پاکروان

-

‍ ‍ ‍ تولد در تولد , تولد در مرگ

سی و یکسال قبل در چنین روزی کودکی را بدنیا اوردم که اکنون نیست . که چهار سال است بر بال باد نشسته و ندیدنی ست . مثل هر مادری که در داغ پاره تن است میگویم کاش مرده بودم و جای خالی ش را نمیدیدم. هر سال در پانزده ابان , من به او تولدش را تبریک میگفتم و او مادر شدنم را . گاهی هم منت سرم میگذاشت که اگر من نبودم نمیفهمیدی مادری چه طعمی دارد!
کاش بود و منت سرم میگذاشت . کاش میشد نفسهایم را به او بدهم .
سخت دلتنگم . بقول معروف فیل م هوای هندوستان و دلم هوای ریحانم کرده.
وقتی این عکس انداخته شد ذره ای به جای خالی ش فکر نمیکردم . انچنان مست کودک شیرین تر از جانم بودم که نفهمیدم صدها مادر پنهان از چشم ما مردمان مست , سوگوار سروهایشان هستند .
انان صورتهایشان را در بالش فرو میبردند و میگریستند و ما صورتهایمان را به گونه کودکانمان میچسباندیم و بوسه های هوش ربا میکردیم .به تازگی یکی از همبندیان ریحان مادر شده . او در چهارده سالگی زندانی شد و وقتی هجده ساله شد به زندان بزرگسالان منتقل گردید . ریحان او را که به شدت ترسیده بود زیر بال و پر گرفت . اینها را خود سمیرا برایم گفت . ریحان نصیحتهای بزرگسالانه اش را نثار او کرد . طوری که همه سمیرا را نوه ریحان میدانستند.. او هنوز هم ریحان را اقاجون یعنی پدربزرگ میخواند . او هرگز باور نکرد که ریحان از دنیا رفته و عجیب انکه در چهارمین سالگرد بردار شدن ریحان زایمان کرد. همان روز پیامی خطاب به ریحان نوشت و قول داد دخترش را مثل او شجاع و عاشق زندگی و انساندوست تربیت کند . قصه هایی که از ریحان به یادگار مانده در گوش دخترک چند روزه ی سمیرا نجوا خواهد شد . شک ندارم که اکنون “نوه ی ریحانم ” مست و دلشاد از مادر شدن است . درست مثل من زمانی که این عکس را گرفتم.
اهای همه زنان تازه مادر شده ! شادیتان پایدار . کودکانتان چراغ اسمان دلهایتان.
زنده باد نوزادانی که غبار فراموشی از سربداران پاک میکنند.. زنده باد زندگی

شعله پاکروان
@CFPPI

Recent posts